2777
2789
عنوان

صادقانه بگید اخلاق بد شوهرتون چیه

| مشاهده متن کامل بحث + 1739 بازدید | 62 پست

 فضول هست و تو امور مربوط به خانواده ام خیلی دخالت میکنه! مثلا هفته ی قبل نشسته بودیم و زن و شوهری حرف میزدیم بعد یه چیزی تو اینستا دیدیم من طبق اون پست گفتم عزیزم باید کاری کنیم پسر و دخترمون بعد ما سهامشون از ارث یکی باشه وگرنه من چیزی که به اسمم هست به اسم دخترم میزنم!! چند روز قبل که با پسرم تنهایی رفته بودند خونه ی مادرم. اونجا پیش همه که عمه ام هم بود برگشته به پدرم گفته اره الان دیگه همه دختر و پسر رو یکی میکنند و فلانی هم ( یعنی من) میگفت به بابام میگم بین من و پسرا فرقی نزاره!! خواهرم تعریف میکرد و میگفت بابا عین مجسمه مونده بود!! ا

این که وجود خارجی نداره. واقعا این اخلاقش کلافم کرده

🤣🤣🤣🤣

من بهشتم همه در دیدنِ خندیدنِ توست🌱💕کاربر قدیمی تعلیقی🤕...اگه عشق نباشه،هیچی نیست,پس تا میتونید باعشق زندگی کنید 🙂

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

بدترین اخلاقش بی فکر حرف زدنشه 

فکر میکنه هرکی هرچی گفت باید جواب دندان شکن بده ک مثلا جواب طرفو داده باشه حتی تو جمع های خانوادگی ک مثلا ی نفر به شوخی یچیزی بهش بگه نمیتونه بگذره از اون حرف

بخاطر همین از جمع خانواده خودم فراری ام ک آبروم نره همش استرس دارم ی حرف بی مورد بزنه و این رفتارش داغونم کرده

جمع فامیل خودش برام مهم نیست

 فضول هست و تو امور مربوط به خانواده ام خیلی دخالت میکنه! مثلا هفته ی قبل نشسته بودیم و زن و شو ...

وای چقدر بد

پدرت چه گناهی داشت بنده خدا

من بهشتم همه در دیدنِ خندیدنِ توست🌱💕کاربر قدیمی تعلیقی🤕...اگه عشق نباشه،هیچی نیست,پس تا میتونید باعشق زندگی کنید 🙂
خداروشکر عزیزم ماهم اوایل ازدواج سر خانواده ها خیلی بحث داشتیم

نمیدونم چه جوری بگم ما بحثمون سرخانواده نبود سر دخالتای مامانش بود شوهرمم میگفت بذار هرچی دوست داره بگه وقتی اخر ما کاذیو میکنیم که تو میخوای منم عصبی میشدم بعد اصلا تایم کنار هم بودن نداشتیم واسه هر لحظمون مامانش یه تصمیمی میگرفت بعد من مخالفت میکردم که مثلا امروز مامانت گفت بریم فلانجا بگو نه اونم میگفت نه مامانش انقد تو مخش میرفت و عذاب وجدان میداد اونم گیر میکرد بین منو مامانش میدید نمیتونه اونو متقاعد کنه میخواست با دعوا و کتک منو راضی کنه بعد چون بهم وابستس قبول نمیکرد تنها بره دیگه عصبی شده بودیم جفتمون شوهر منم از جیغ زدن بدش میاد منم هی جیغ میزدم دست خودم نبود خلاصه دوسال زندگیمون جهنم بود چون مامانش میگفت تمام جمعها تعطیلیا مناسبتا یا باید خونه من باشین یا باید در اختیار من باشین منم شاغل بودم سختم بود و اینکه مثلایه جوراب میخریدم قیافش چپ میشد چرا پول خرج کردی میفهمید چیزی میخوام میرفت واسه ده سال پیش میاورد میگفت حق نداری بخری باید همینو ببری هرروز زنگ میزد بهم تو خرد وخوراک و درامد و هزینهامون فضولی میکرد‌به جایی رسوند که تو دعوای اخر شوهرم گلوم فشار داد منم واقعا مردم تو‌چند ثانیه خدایی بود نفسم برگشت گفتم تو بخاطر ننت قاتل من میشی طلاقم بده راحتم کن اونم گفت نه طلاقت نمیدم گفتم پس خونرو ببر دور ازشون الانم ماهی دوبار میرم تلفنیم باهاش حرف نمیزنم

فقط 5 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمیدونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم 🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم ❤️۱۴۰۴٫۰۸٫۰۸ رفتیم دکتر مامانی خدارو شکر خودم شرایطم خوب شده بود توهم خواب بودی پشت کرده بودی وزنتم شده ۱۰۸۴ گرم 🥰۱۴۰۴٫۰۸٫۱۵ وسایل سیسمونیتو خریدیم پسر قشنگم واسه تک تکشون کلی قربون صدقت رفتیم و تصورت کردیم 😍۱۴۰۴٫۰۸٫۲۲ رفتیم دکتر وزنت شده ۱۲۵۸ گرم پسر قشنگم دکتر غش کرد از خنده یه شکل عجیبی تو شکمم دراز کشیدی بابا میگه عین من بد خوابه 🤣۱۴۰۴٫۰۹٫۰۶ رفتیم دکتر مامان تپش قلبت خیلی پایین بود حسابی منو بابارو ترسوندی پسر قشنگم تا یه آبمیوه خوردم و خدارو شکر سرحال شدی😍۱۴۰۴٫۰۹٫۱۴ چند روزی از کمر درد فلج شدم و به سختی پامیشم پسرم ولی همه اینا میگذره امروز بابا سرش گذاشت رو شکمم یواش یواش باهات حرف میزد شروع کردی تکون خوردن مامانی بابا خیلی برامون زحمت میکشه دعا کن همیشه سلامت باشه و سایش بالاسرمون باشه ❤️

بدترین اخلاقش بی فکر حرف زدنشه  فکر میکنه هرکی هرچی گفت باید جواب دندان شکن بده ک مثلا جواب طر ...

اره ادم یکمی خجالت میکشه

من بهشتم همه در دیدنِ خندیدنِ توست🌱💕کاربر قدیمی تعلیقی🤕...اگه عشق نباشه،هیچی نیست,پس تا میتونید باعشق زندگی کنید 🙂
نمیدونم چه جوری بگم ما بحثمون سرخانواده نبود سر دخالتای مامانش بود شوهرمم میگفت بذار هرچی دوست داره ...

وای عزیزم خداروشکر که الان خوب شدین

مادر شوهرمنم خیلی دخالت میکرد اما از یجایی به بعد جمع کرد خودشو اما شوهرم کلا رابطش با خانوادم خوب نیست

من بهشتم همه در دیدنِ خندیدنِ توست🌱💕کاربر قدیمی تعلیقی🤕...اگه عشق نباشه،هیچی نیست,پس تا میتونید باعشق زندگی کنید 🙂
 منو رفته خراب کرده انگار که منتظرم پدرم چیزیش بشه و از حالا دنبال ارث و سهم مشترک هستم!!

اره واقعا

من بهشتم همه در دیدنِ خندیدنِ توست🌱💕کاربر قدیمی تعلیقی🤕...اگه عشق نباشه،هیچی نیست,پس تا میتونید باعشق زندگی کنید 🙂
واسه همه هم عین مال شما

خیلی بده فکر میکنه مادرش فقط خوبه

من بهشتم همه در دیدنِ خندیدنِ توست🌱💕کاربر قدیمی تعلیقی🤕...اگه عشق نباشه،هیچی نیست,پس تا میتونید باعشق زندگی کنید 🙂
وای عزیزم خداروشکر که الان خوب شدین مادر شوهرمنم خیلی دخالت میکرد اما از یجایی به بعد جمع کرد خودشو ...

اره واقعا همش میترسیدم زندگیم خراب شه میدونی مادرشوهر من هرسختی کشیده میخواد منم بکشم چون با شوهرش خوب نیست دوست نداره پسرشم‌خوب باشه مثلا مریض شم میگه خودت برو دکتر بخوام برم خونه مامانم میگه تنها برو چون شوهر خودش باهاش نمیره دوست نداره پسرش بامن بیاد بعد حسادت میکنه مثلا اونروز اومدم خونمون هم همه‌چی اماده کرده بودم یه سیب زمینی موند اصرار کرد من سرخ‌میکنم بعد شوهرم اومد تو اشپرخونه گفت به به چه غذاهایی درست کردی همه چی عالیه سریع گفت ببین چه سیب ژمینی سرخ‌کردم‌ببین چقد خوب شده همه میگن دست پختت عالیه من خانوادم با شوهرم قهر بودن عید امسال اشتی کردن 

فقط 5 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمیدونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم 🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم ❤️۱۴۰۴٫۰۸٫۰۸ رفتیم دکتر مامانی خدارو شکر خودم شرایطم خوب شده بود توهم خواب بودی پشت کرده بودی وزنتم شده ۱۰۸۴ گرم 🥰۱۴۰۴٫۰۸٫۱۵ وسایل سیسمونیتو خریدیم پسر قشنگم واسه تک تکشون کلی قربون صدقت رفتیم و تصورت کردیم 😍۱۴۰۴٫۰۸٫۲۲ رفتیم دکتر وزنت شده ۱۲۵۸ گرم پسر قشنگم دکتر غش کرد از خنده یه شکل عجیبی تو شکمم دراز کشیدی بابا میگه عین من بد خوابه 🤣۱۴۰۴٫۰۹٫۰۶ رفتیم دکتر مامان تپش قلبت خیلی پایین بود حسابی منو بابارو ترسوندی پسر قشنگم تا یه آبمیوه خوردم و خدارو شکر سرحال شدی😍۱۴۰۴٫۰۹٫۱۴ چند روزی از کمر درد فلج شدم و به سختی پامیشم پسرم ولی همه اینا میگذره امروز بابا سرش گذاشت رو شکمم یواش یواش باهات حرف میزد شروع کردی تکون خوردن مامانی بابا خیلی برامون زحمت میکشه دعا کن همیشه سلامت باشه و سایش بالاسرمون باشه ❤️

زود جوش میاره ؛ نمیبینه کوچه ست مهمونی خیابون داد زدنش دستش

همه ی زندگی دنیایی من؛ خلاصه شده در، زیستن کنار انسانهای زمینی ک خدا ب نام خانواده به من عنایت کرده؛😍 داشتن مادری فداکار😘، خواهری غمخوار و شنوا🥲، همسری عاشق 🥺 و سه فرشته ی زمینی؛ 😍💋 خدایا زندگیمان را با سلامتی و عاقبت بخیری ب سرانجام نیک برسان😢😓 خدایا کمک کن تا فرزندانم از اخلاق، ادب ،معرفت، ایمان، علم و عمل ؛بهترین و بالاترین جایگاه را داشته باشن آمین یا رب العالمین🤲🏻 الهم عجل لولیک الفرج🤲🏻

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792