من امروز رفتم خونه همکلاسیم دفعه اولمه رفتم و تو مدرسه حرفی ام نداریم برا درس خوندن رفتم اقا کم کم میوه این چیزا اورد بعد نگا میوه و سمبوسه ها کردم ی حس کردم اینجا امدم یعنی حتا اون میوه ها تو اون حالت دیدم ولییی خب چیزی نگفتم چراااا اینجوری شدم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
میدونم میگن ما قبلن کل زندگیمونو دیدیم ی بار و با میل خودمون اومدیم داخلش
ارع اینارو اعتقاد دارم اما میدونی برا چی امدیم تا جبران کنیم:. و اینک نوشته بود هیچی یادمون نمیادد. توو کتاب سفر روح خوندم همچییی نوشته بودد بر اساس واقعیت بود هم نصفش خوندم فعلا