کاش یکی بود خواهرانه راهکار میداد چیکار کنم 😔💔

eliijoonam

عضویت: 1402/05/20

تعداد پست: 13835

خب چرا رفتی

1402/11/18

|

14:59

aآزی

عضویت: 1402/09/28

تعداد پست: 5982

چی شده مشکلت چیه کدوم شهری

1402/11/18

|

15:00

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/17

تعداد پست: 4206

اگه کمکی ازم برمیاد بگو عزیزم کدوم شهری من‌تهرانم

تهرانم

پست قبلیم گفتم دو شب درگیر همینم

چقد بد آدم ندونه کسی که عاشق دوسش داره اهمیت میده یان

1402/11/18

|

15:00

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/17

تعداد پست: 4206

خب چرا رفتی

کجا

1402/11/18

|

15:00

eliijoonam

عضویت: 1402/05/20

تعداد پست: 13835

کجا

شهر غریب

1402/11/18

|

15:01

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/17

تعداد پست: 4206

چی شده مشکلت چیه کدوم شهری

تهرانم پست قبلیم گفتم واقعا نمی‌دونم چیکار کنم خسته شدم

نمی‌دونم موضوع مهمی یا توجه‌نکنم

1402/11/18

|

15:01

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/17

تعداد پست: 4206

شهر غریب

چنذسالع اینجام برای کار همینجا هم ازدواج کردم

1402/11/18

|

15:01

_مهگل_

عضویت: 1396/11/10

تعداد پست: 9061

رفیق باز هستن همسرتون؟

اخلاقهاش چه جوری هست نکات متبتش بیشتره یا منفی؟

در شرایط عادی بهت اهمیت میده؟

خدایا هزاااااران بار شکرت خودت محافظمون باش اللهم صل علی محمد و آل محمد

1402/11/18

|

15:01

mehraboanjan

عضویت: 1402/07/27

تعداد پست: 4553

تو منی یا من تو؟؟؟؟ منم اومدم تهران،غریب و بی کس

شوهر منم اخلاق هاش همینه

دوسداشتی بیا خصوصی درد و دل کنیم

اونقدر ادای آدمهای قوی را در آوردم که خودمم باورم شد قوی ام 😏 هرکی دلش گرفته بود من بودم....هرکی غصه داشت من بودم.....هرکس از عالم و آدم بریده بود من بودم......ولی وقتی نوبت ب خودم رسید.....بازم فقط من بودم و من.....🙂🙂🙂 داشتم با عروسک هام بازی میکردم نفهمیدم کی بزرگ شدم و شونه هام اینقدر قوی شد که این همه غم را به دوش کشیدم و آخ نگفتم🤫 هروقت گفتم خسته ام هیچکس باور نکرد خستگی مو این شد ک خسته شدم از زندگی💔 دلم میخواد یک شب بخوابم و دیگه صبح نشه چون واقعا خستم🖤 من اونقدر زیادی مهربونم که بهم میگن احمق پس برای من از سیاست داشتن نگو آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد💔یکی از تناقض هایی که توی زندگیم تجربش کردم این بوده که؛دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده بودش ولی دیگه نمیخواستم توی زندگیم باشه.....عجیب بود نبود.....؟؟؟ نامهربانی آتشم زد....آتشم زد💔💔 من کاربر جدید نیستم از زمان اقدس اینجا بودم....دیگه نی نی سایت جذابیت اون موقع ها را نداره (قول میدم یک روز بشم ناجی همه زنهایی که به اجبار ظاهری همچو کوه داشتند و از درون نابود....) یک روزی که خواستم از سایت برای همیشه برم داستان زندگیمو حتما تعریف میکنم امیدوارم اون روز آخرش باشه ی پایان شیرین نه مثل این ۳۰ سال تلخ💔

1402/11/18

|

15:02

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/17

تعداد پست: 4206

رفیق باز هستن همسرتون؟ اخلاقهاش چه جوری هست نکات متبتش بیشتره یا منفی؟ در شرایط عاد ...

نه رفیق باز نیست اصلا ماهی به بار میرع با دوستاش بیرون

اره حواسش هست اهمیت میده

ولی بعضی وقتا همچین کاری می‌کنه مثل دیشب میمونم چیکار کنم

از طرفی میگم تولدش هرجا بهش خوش میگذره همونجا باشه

باز میگم آدم وقتی همسر داره جشنا با همسرش میگیره حداقل یه شب

دیشب هم رفتیم بیرون فقط شام خوردیم در حد نیم ساعت

1402/11/18

|

15:03

مدیر استارتر

عضویت: 1401/07/17

تعداد پست: 4206

تو منی یا من تو؟؟؟؟ منم اومدم تهران،غریب و بی کس شوهر منم اخلاق هاش همینه دوسداشتی بیا خصوصی درد و ...

😔😔😔شما چه جوری همسرت

1402/11/18

|

15:04

mahy821

عضویت: 1401/12/13

تعداد پست: 1817

عزیزم پناهت خدا باشه اونجارو هم مثه شهر خودت بدون بلاخره ی دوست خوب پیدا میکنی و از غریبی در میای ناراحتی نداره ک خیلیا مثه تو بودن و هستن

کوردم🌱

1402/11/18

|

15:05

mehraboanjan

عضویت: 1402/07/27

تعداد پست: 4553

😔😔😔شما چه جوری همسرت

اونم همش سر خودش گرم کرده ب دوست و رفیق یادمه منم پارسال تولد گرفتم براش اخر همه اومد خودش

اونقدر ادای آدمهای قوی را در آوردم که خودمم باورم شد قوی ام 😏 هرکی دلش گرفته بود من بودم....هرکی غصه داشت من بودم.....هرکس از عالم و آدم بریده بود من بودم......ولی وقتی نوبت ب خودم رسید.....بازم فقط من بودم و من.....🙂🙂🙂 داشتم با عروسک هام بازی میکردم نفهمیدم کی بزرگ شدم و شونه هام اینقدر قوی شد که این همه غم را به دوش کشیدم و آخ نگفتم🤫 هروقت گفتم خسته ام هیچکس باور نکرد خستگی مو این شد ک خسته شدم از زندگی💔 دلم میخواد یک شب بخوابم و دیگه صبح نشه چون واقعا خستم🖤 من اونقدر زیادی مهربونم که بهم میگن احمق پس برای من از سیاست داشتن نگو آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد💔یکی از تناقض هایی که توی زندگیم تجربش کردم این بوده که؛دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده بودش ولی دیگه نمیخواستم توی زندگیم باشه.....عجیب بود نبود.....؟؟؟ نامهربانی آتشم زد....آتشم زد💔💔 من کاربر جدید نیستم از زمان اقدس اینجا بودم....دیگه نی نی سایت جذابیت اون موقع ها را نداره (قول میدم یک روز بشم ناجی همه زنهایی که به اجبار ظاهری همچو کوه داشتند و از درون نابود....) یک روزی که خواستم از سایت برای همیشه برم داستان زندگیمو حتما تعریف میکنم امیدوارم اون روز آخرش باشه ی پایان شیرین نه مثل این ۳۰ سال تلخ💔

1402/11/18

|

15:05