برگشتم همه چی رو درست کردم دیگه نگران نباش نگران هیچ چیز نباش
اما این وسط ی چیزی درست نشد بهت تبریک میگم ی آدم روانی مجنون رو به جامعه مجانین اضافه کردی.ی آدم دیوونه که دیگه کوچه و خیابون و خونه و هر جای دیگه برای فریاد زدن و گریه کردن براش فرقی نداره.
خونه ای که قفس بود تبدیل به شکنجه گاه شد.سعی کردم تمام چیزهایی که یادآور تو باشن رو از زندگیم حذف کنم ولی در توانم نیست ی خونه رو آوار کنم
کاش حماقتام یادم میرفت ای کاش.
حالا که کار به اینجا رسید ازت خواهش می کنم دعا کن بمیرم چون حماقتام یادم نمیره یادم نمیره چقدر اشتباه کردم یادم نمیره با دست خودم زندگی مو نابود کردم یادم نمیره چه حرفایی زدم یادم نمیره چه کارایی کردم یادم نمیره چه چیزایی دیده یادم نمیره چه حالی شده یادم نمیره چه خون دلی خورده یادم نمیره چقدر ازم متنفر شده یادم نمیره یادم نمیره یادم نمیره
اگر خودم خودمو بکشم برای تو دردسر میشه ولی مرگ طبیعی برای تو دردسری درست نمی کنه برای ی بارم که شده وجود داشته باش و اینبار به فکر منم باش و دعا کن بمیرم
راستی ی پند خواهرانه
اینکه امضاتو پاک کردی یعنی امید برگشت داری
ولی یادت باشه خانواده ی اون با خانواده من فرق داره.عرب تعصب داره عرب به راحتی گذشت نمی کنه.تا سرتو رو سینه ت نذاره آروم نمیشه.اینارو یادت بمونه
این تاپیک فقط برای تو بود ولی نگران نباش رفتم که رفتم....