امروز رفتم سر خاک پدر عشقم که شهید شدن. احساس میکنم تنها کسیه که میتونم باهاش راحت صحبت کنم. یه فاتحه خوندم و داشتم برمیگشتم که انگار دلم طاقت نیاورد دوباره برگشتم سر مزار چون خیلی دلم گرفته بود. وقتی برگشتم دیدم یه بسته نمک جلوی مزاره. نمیدونم چرا دفعه اول ندیدمش. نشستم یه کم نوحه گوش کردم و یه کم باهاش درددل کردم و نمکو برداشتم آوردم خونه. حالا میگم شاید این نشونه اس که نذر نمک بکنم. نظر شما چیه؟
پ.ن: ما هردومون همو دوس داریم ولی بینمون فاصله انداختن و نمیدونم چی شده که علیرغم اینکه هنوز دوست داشتنو تو نگاهش میبینم و اینکه خیلی پیگیر کارامه (البته بدون اینکه من بفهمم) ولی ازم فاصله هم گرفته و اقدامی نمیکنه. نمیدونم کی یا چی منو از چشمش انداخته