سلام دوستان من تازه واردم ازبس ب اینجام رسید دیگه اومدم ازشما کمک بگیرم ،منوشوهرم ۱۰ساله ازدواج کردیم تواین ده سال فهمیدم شوهرم هوس باز چشم چرون و تنوع طلبه حتی ب آبجیامم رحم نمیکنه همه حرفی میزنه خجالتم نمیکشه خستم کرده اوایل حساسیت نشون نمیدادم ولی دیگه خسته شدم
من خودم خوشگلم چشم وابرو حالت صورت واندام و...هرکی منوببینه ازم تعریف میکنه ولی نمیدونم شوهرم چ مرگشه ک بازم توجهش ب بقیه ست
ی آبجی دارم متاهله ازمن کوچیکتره اون سروزبون داره باهمه ها باهمه ،حالاباشوهرمنم حرف میزنه شوهرم فک میکنه حالاازمن خوشش میاد اونم شروع میکنه حرف زدن وقهقهه زدن این وسط من حرف بزنم ب حرفای من توجهی نمیکنه کفری میشم،باز ی ابجی دارم کوچیکتره دانشجوهس اون مث من ب اندازه حرف میزنه ن کم حرفه ن پرحرف حالا هرجابخواییم بریم دوتایی میگه ب فلان ابجیتم بگوبیاد یااون متاهله یا مجرده دیگه ناراحت شدم گفتم چته چرااین فکرتو اصلاح نمیکنی چرا اینکارارومیکنی مگه من چمه ک دوس نداری بامن همصحبت یاهمسفرشی؟میگه من اونارو ب چشم خواهری نگامیکنم کنارش ی لبخند زشتم میزنه میگه توفکرت خرابه حساسی اخه هرکی جای من باشه حساس نمیشع؟؟؟