بگو بهش
رهاش کن مطمئن باش بدستش میاری
رها کردن ب این امید نباشه ک بدستش بیاری!
رها کردن ب این امید ک اصلا دیگه نمیخوایش
سخته .... ولی میتونی همونطوری ک من تونستم،،من بعد ۵ سال خسته شدم ک هر راهی رفتم و نشد ۶ ختم قران تو ۶ ماه ک اخریش تو یه هفته تموم شد!!!
چله ها و دعاهای بسیار!!
هیچکدوم جواب نداد
من ی سال تمام مناسبت ها رو نذری دادم و نشد
فقط ی هفته واقعی واقعی رهاش کردم اونطوری ک عباسمنش میگفت
ویس هاشو گوش کن ارامش میده بهت امید میدع
وقتی میگه رهاش کن تو اون مدت ویس هاشو گوش بده وقتی حالت بده خوب میشی
طرف من ی مشکلاتی داشت و نقاط صعفی داشت که در مورد مسائلش بام صحبت میکرد و من میدونستم و نقاط صعفش پیدا کرده بودم من تونستم با اطلاعاتی ک داشتم تو حل شون کمکش کنم و خب نقاط صعفش از راهش وارد شدم و تو مدت نه چندان زیادی خودش آنچنان ب من وابسته شد اما هیچ وقت من ابراز علاقه نکردم خودش جلو اومد گفت در حالیکه من از قبل دوسش داشتم خنگو نمیدونست 😆😆😆
ی چیزی بگم بهت
منم عاشق ی پسری شده بودم تو سن ۱۷ سالگی
اوایلش هیچی کار نمیکردم و فقط شب و روز بهش فکر میکردم بعدش کم کم بهش پیام دادم البته به صورت ناشناس حدود یک سال همینجوری ناشناس پیام میدادم که دوست دارم من تو رو ، آهنگ واسش میفرستادم و این چیزا هر بارم هی دیلیت میزدم بعد از اینکه پیامش میدادم
بعد از ی سال دوستم بهش پیام داد که اونی که بهت به صورت ناشناس پیامت میده فلانیِ ( خودم به دوستم گفتم این کارو بکن )
و بعدش باز خودم بهش پیام دادم و ی حرفایی زد که انگار منو نمیخواست
منم بیخیالش شدم و بعد از اون فقط روز مرد بهش تبریک گفتم دیگه تمام
تا اینکه بعد از چند ماه خودش پیام داد و بعد از ی سال دوستی الان ی ساله که با هم ازدواج کردیم و من همش میگم کاش دستم میشکست و پیامش نمیدادم چون هر سری تو دعوا ها همش میزنم تو سرم میگه تو افتاده بودی دنبال من و این حرفا
اما حتی ی ذره هم پشیمون نیستم چون درست ترین کارو کردم تو اون تایم زندگیم چون خیلی دوسش داشتم چون میکردم براش اونم الان منو خیلی دوست داره اما وقتایی که دعوامون میشه همش هی میگه
بهت پیشنهاد میکنم بهش پیام نده یا دوست داشتنتُ اول تو ابراز نکن
اما همش تیپ بزن جلو چشمش باش و خیلی زیرزیرکی واسش عشوه بیا و خیلی ملایم و آروم باش
تا میتونی جلو چشمش باش
