یه پیر زنه بچه نداره ولی از ماها که فامیلی داریم باهاش همیشه طلبکاره.مثلا خونه خوب براش بگیریم.کرایه خونشو بدیم.خرجشو بدیم.هرچندوقت یه بارم با همه دعوا میکنه و فحشای وحشتناک میده و میره...یعنی کلا اذیت میکنه.این سری مثل چی گشتیم براش خونه گرفتیم چون خونه نمیدن بهش تو محله ما...هر روز یه بازی درمیاورد و میومد خونه ما که فلان کنید فلان کنید.چندبارم اومده بود یا من نبودم یا باز نکردم..گفت چرا درو باز نمیکنید.منم گفتم از این به بعد اومدین درو باز نکردم حتما نیستم زیاد در نزنید همسایه ها شاکی میشن...اینم شروع کرد دادو بیداد..منم گفتم برو از خونمون بیرون.اونم فحشای وحشتناک میداد و منم گفتم گمشو برو تا در وهمسایه رو صدا نکردم.اونم رفت ولی با کلی فحشای بد و وحشتناک.هنوزم خرجشو شوهرم میده و کرایه خونشو ولی من عذاب وجدان دارم.یعنی حقش گردنمه؟یعنی باید برم ازش معذرت بخوام که از خونم بیرونش کردم؟