بیایین یکی از شیرین ترین خاطرات بچگیتونو بگین🥺
دیدین بزرگ شدیمو دردسرا بزرگترر
کاش بچه بودم کاشسش
اینکه منتظر بودیم عصر شه بزرگترا از خاب بیدارشن اجازه بدن بریم توکوچه بازی😢😢😓😂
دختر عمه هام بهم یاد میدادن به بابا بزرگم بگم بره خوراکی بخره منم میگفتم میرفت میخرید باهم میخوردیم
تا بعد از ظهر منتظر مینشستم انه و سوباسا و دختر مهربون شروع بشه ببینم بگیرم بخوابم
من بهترین دورانم دوره دبیرستان بود واقعا گریم میگیره یادش میفتم کسی که عاشقش بودم و عاشقم بود بهترین روزا خدایا حالم بد شد باز هر چند وقت خوابشو میبینم
مادرم یه کلاه حصیری بزرگ از شمال خریده بودن
بابام منو میزاشت توی اون و کلاه رو پر از گل میکرد
این یکی از زیبا ترین و بهترین خاطرات بچگی من هست
چقدر ذوق میکردم و احساس با ارزش بودن بهم دست میداد 🥰♥️🥰
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
