هنر آموز حسابداری

۵۰اینچ

عضویت: 1402/10/19

تعداد پست: 143

منم میخوام بدونم

1402/11/10

|

23:41

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

mehraboanjan

عضویت: 1402/07/27

تعداد پست: 4572

والا منم دنبال همین بودم یک نفر اینجا گفت یعنی تدریس توی هنرستان

 اونقدر ادای آدمهای قوی را در آوردم که خودمم باورم شد قوی ام 😏 هرکی دلش گرفته بود من بودم....هرکی غصه داشت من بودم.....هرکس از عالم و آدم بریده بود من بودم......ولی وقتی نوبت ب خودم رسید.....بازم فقط من بودم و من.....🙂🙂🙂 داشتم با عروسک هام بازی میکردم نفهمیدم کی بزرگ شدم و شونه هام اینقدر قوی شد که این همه غم را به دوش کشیدم و آخ نگفتم🤫  هروقت گفتم خسته ام هیچکس باور نکرد خستگی مو این شد ک خسته شدم از زندگی💔 دلم میخواد یک شب بخوابم و دیگه صبح نشه چون واقعا خستم🖤   من اونقدر زیادی مهربونم که بهم میگن احمق پس برای من از سیاست داشتن نگو آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد💔یکی از تناقض هایی که توی زندگیم تجربش کردم این بوده که؛دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده بودش ولی دیگه نمیخواستم توی زندگیم باشه.....عجیب بود نبود.....؟؟؟ نامهربانی آتشم زد....آتشم زد💔💔 من کاربر جدید نیستم از زمان اقدس اینجا بودم....دیگه نی نی سایت جذابیت اون موقع ها را نداره  (قول میدم یک روز بشم ناجی همه زنهایی که به اجبار ظاهری همچو کوه داشتند و از درون نابود....) یک روزی که خواستم از سایت برای همیشه برم داستان زندگیمو حتما تعریف میکنم امیدوارم اون روز آخرش باشه ی پایان شیرین نه مثل این ۳۰ سال تلخ💔

1402/11/10

|

23:42

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

1921402

عضویت: 1402/01/17

تعداد پست: 870

فک کنم تدریس تو هنرستان باشه

1402/11/10

|

23:42

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

manzareyeziba

مدیر استارتر

عضویت: 1401/06/13

تعداد پست: 2139

والا منم دنبال همین بودم یک نفر اینجا گفت یعنی تدریس توی هنرستان

اوهوم منم میخواستم بدونم قسمت اداری میشه یا تدریس،چون اگه تدریس باشه من زیاد علاقه ندارم به تدریس

خدایا...من چیزی نمی‌بینم آینده پنهان است ولی آسوده‌ام،چون تو را می‌بینم و تو همه چیز را... 

1402/11/10

|

23:45

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

mehraboanjan

عضویت: 1402/07/27

تعداد پست: 4572

اوهوم منم میخواستم بدونم قسمت اداری میشه یا تدریس،چون اگه تدریس باشه من زیاد علاقه ندارم به تدریس

دقیقا منم دلم خیلییی میخاد برم توی قسمت اداری کاش میشد

 اونقدر ادای آدمهای قوی را در آوردم که خودمم باورم شد قوی ام 😏 هرکی دلش گرفته بود من بودم....هرکی غصه داشت من بودم.....هرکس از عالم و آدم بریده بود من بودم......ولی وقتی نوبت ب خودم رسید.....بازم فقط من بودم و من.....🙂🙂🙂 داشتم با عروسک هام بازی میکردم نفهمیدم کی بزرگ شدم و شونه هام اینقدر قوی شد که این همه غم را به دوش کشیدم و آخ نگفتم🤫  هروقت گفتم خسته ام هیچکس باور نکرد خستگی مو این شد ک خسته شدم از زندگی💔 دلم میخواد یک شب بخوابم و دیگه صبح نشه چون واقعا خستم🖤   من اونقدر زیادی مهربونم که بهم میگن احمق پس برای من از سیاست داشتن نگو آرزوی مرگ کردم مرگ هم یادم نکرد💔یکی از تناقض هایی که توی زندگیم تجربش کردم این بوده که؛دلم واسه یه نفر خیلی تنگ شده بودش ولی دیگه نمیخواستم توی زندگیم باشه.....عجیب بود نبود.....؟؟؟ نامهربانی آتشم زد....آتشم زد💔💔 من کاربر جدید نیستم از زمان اقدس اینجا بودم....دیگه نی نی سایت جذابیت اون موقع ها را نداره  (قول میدم یک روز بشم ناجی همه زنهایی که به اجبار ظاهری همچو کوه داشتند و از درون نابود....) یک روزی که خواستم از سایت برای همیشه برم داستان زندگیمو حتما تعریف میکنم امیدوارم اون روز آخرش باشه ی پایان شیرین نه مثل این ۳۰ سال تلخ💔

1402/11/10

|

23:45

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب