پشت كنكور نميموتدم و ميرفتم خارج همون موقع، كلاس ورزش رو جدي ذنبال ميكردم، براي خودم سرمايه داشتم كار راه بندازم به جاي كار براي شركتاي خصوصي كه رسما برده داريه ، يه مسافرت دلم ميخواد ميرفتم ، اينقدز نگران بي پولي و دوران پيري نبودم ، يه ماشين و يه خونه ي كوچيك ميگرفتم با وسايلايي كه ذوست دارم