نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..
احساس کردم فکر میکنی بابات بابای خودت نیست! اینطوری که گفتی این به ذهنم اومد.
درسته عزیزم
نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..
گفتم دلیلشو،کاش زشت ترین دختر دنیا بودمولیبچه ی بابای خودمبود و شبیهش بودم
نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..
بزارید ببینم پیدا میکنم یا ن،از گوشی پدرم باید ببینم
نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..
دوستان عکس اون اقارو پیدا کردم از گوشی پدرم هستید بزارم
نوشته بود آیا کسی را چنان دوست داری که برایش بجنگی ؟نوشتم از جنگ ها بازگشته ام با زخم ها و موی سپید یادگرفته ام صبور باشم و به تماشا قانع...💔من همون دختری ام که واسه ی نفر جنگید اما وقتی بهش رسید بدبخت شد..دعام کنید شاید دعاهاتون زندگیمو تغییر داد..