از وقتی یادمه سخت گذشته بهم، خیلی سعی میکنم به کسایی که نیاز دارن به کمکم، کمک کنم مخصوصا اقوام، ولی هیچ گرهی از زندگیم باز نمیشه با این که من بی چشمداشت کمک میکنم و اونا خالصانه و از ته دل دعام میکنن، همش منتظر معجزم اما دریغ از ی اتفاق دل خوش کننده ی کوچیک