و سوال من از هوش مصنوعی
که بین میلی و طلای دیجیتال دیجی کالا کدوم مطمین تر ؟؟؟🌸
عزیزم، نمیشه با قطعیت مطلق یک پلتفرم گفت «بهتر از همه» چون شرایط بازار، پشتیبانی، مجوزها و امکانات هر پلتفرم تغییر میکنن. 🌸
اما بر اساس بررسیها و شواهد فعلی، من الان میتونم گزینهای رو برات پیشنهاد بدم که کفهاش سنگینتر به سمت مطمئن بودن است — همراه با دلایلش — و تو هم با اون دلایل بتوانی تصمیم نهایی بگیری.🌸
🔍 کدام گزینه الان از بقیه قویتر است؟
با توجه به اطلاعات موجود:
پلتفرم میلی (Milli Gold / میلی گلد) به نظر گزینهای نسبتاً امنتر و مطمئنتر است در میان پلتفرمهای آنلاین طلا.🌸
دلایل:
میلی ادعا میکند تمام طلای کاربران در ذخایر امن بانکی نگهداری میشود.
میلی مجوز خردهفروشی طلای آب شده و بنکداری طلا را زیر نظر اتحادیه طلا و جواهر دارد. 🌸
نقدشوندگی بالاست و امکان خرید و فروش لحظهای در طول شبانهروز در میلی مطرح میشود. 🌸
گزارشها نشان میدهند میلی حجم زیادی از معاملات را به ثبت رسانده و کاربران زیادی دارد — این نشاندهنده اعتماد عمومی و فعالیت گسترده است. 🌸
البته میلی برای تحویل فیزیکی طلا، کارمزدِ «۳٪ از ارزش طلا» را به عنوان هزینه ضرب، پک و تحویل اعلام کرده است. 🌸
پلتفرم دیجیکالا – طلای دیجیتال هم گزینه قابل اتکایی است و مزایای خودش را دارد، اما نسبت به میلی کمتر تحقیق و ارزیابی شده است:🌸
دیجیکالا اعلام کرده که طلای دیجیتال را با پشتوانه طلای واقعی نگهداریشده در بانک کارگشایی تضمین میکند. 🌸
مزیت بزرگ دیجیکالا این است که برندی شناختهشده است و اعتماد عمومی زیادی دارد، که در معاملات مالی به عنوان پشتوانه روانی بسیار مهم است. 🌸
همچنین دیجیکالا مدعی شده کارمزدهای جانبی مثل اجرت ساخت و مالیات در این پلتفرم حذف شدهاند. 🌸
با این حال، هنوز تجربههای بلندمدت کاربران زیادی درباره ریسکهای عملیاتی، سرعت تسویه یا شرایط تحویل فیزیکی طلا در دیجیکالا منتشر نشده است (یا کمتر منتشر شدهاند).🌸
ممکن است محدودیتهایی برای تحویل فیزیکی وجود داشته باشد یا حداقل وزن برای تحویل طلا باشد (طبق اخبار، اگر مقدار طلا به ۵ گرم برسد امکان دریافت فیزیکی وجود دارد)
📊 جمعبندی: کفه سنگینتر به کدام سمت است؟
با در نظر گرفتن همه جوانب:🌸
میلی گزینهای است که در حال حاضر کفه سنگینی به سمت مطمئن بودن دارد؛ به خاطر سابقه بیشتر، مجوزها، نگهداری در منابع بانکی و شفافیت بیشتر در شرایط و ضوابط.🌸
اما این به این معنی نیست که میلی کامل و بینقص است — هنوز ریسکها وجود دارند (مثلاً کارمزد تحویل فیزیکی، ریسکهای عملیاتی، امکان تغییر سیاستها، مشکلات فنی و…).🌸
دیجیکالا هم گزینهای بسیار قوی هست، مخصوصاً به دلیل برند بزرگ و منابعی که پشت آن است، اما هنوز شواهد کافی برای اطمینان صددرصدی وجود ندارد.🌸
در آخر من یا دوستان ❤️ اینجا به کسی تحمیل نمیکنیم برای خرید طلا از این پلتفرم ها
خودتون قشنگ تحقیق کنید بعد ببینید صلاحتون به چیه
این سوال، جواب ها ،رو هم گذاشتم که دوستان به سوالاتشون برسند ❤️
معصومه. جون. چقدر دوتا خواهر متفاوتین یکی اهل برنامه و مدیریت کردن زندگی. مثل شما. یکی مثل خواهرتون ...
قربونت برم من عزیزم ❤️
شما لطف داری عزیزم
دقیقا همینطور عزیزم ❤️ یه چیزی هم میگی بهشون برمیخوره
نمیدونم هر از گاهی برای خواهرم ناراحت میشم ❤️
میگم اون سه تا بچه داره ❤️پسر داره
باید الان به فکر آینده ی سه تا بچه اش باشه که رفته رفته همه چی سخترر میشه
همیشه میگم الان باید خواهرم ❤️
قشنگ براشون حداقل ،پنجاه گرم ،کمِ کمِ طلا جمع میکرد
دوتا دخترا دم بخت هستند ❤️ با اینکه شاغل هستند ،اصلا
برنامه ای برای وردی اشون ندارند
باز به بزرگ اونقدری گفتم که پارسال ،پونوزده گرم طلا تونست تیکه تیکه بگیره
هزار بار گفتم خواهر بیا بهت چک بدم از طلا فروشی من اقساطی برو طلا بگیر ...میگه نه خدا خیرت بده
من نمیتونم ریسک کنم 😑
میگم باشه تو روزانه از در آمد مغازه دویست تومن بردار بزن به کارت من ،برات ماه به ماه پونصد سوت طلا بگیرم
فردا دختر داری ها ...دو تا کوه داری ها
یه پسر داری که یه خونه و یه زندگی باید بهش بدی ها
میگه با پول های ما نمیشه پس انداز کرد 😏
همیشه اعتقاد داره که با پول قلمبه فقط میشه پس انداز کرد
یه هفته ای میشه بهش گفتم ،ریز هزینه هاتون رو بنویسین
خرج های اضافی رو خط بزنین
سالِ ۷۸یا ۷۹ازدواج کردند یه خونه ی شصت متری دارند در جای متوسط
نه ماشین ...در حالیکه خواهرم گواهینامه داره خودش
تا دلت بخواد اسنپ سوار میشند برند برای کلاس هاشون یا سرِ کارشون ،
بعد دوستان میگند فلانی نیاد به خودش افتخار کنه که من هوش اقتصادی داشتم
خدا لطف کرده صاحب ملک و املاک شده ،درسته در لطف خدا که اصلا شکی نیست ❤️
ولی نه جونم ❤️ خدا به همه یکسان عقل اعطا کرده
این ما هستیم که تصمیم میگیریم چطوری از پسِ زندگی امون بر بیاییم
منم سه سال پیش که ماشین رو فروختیم برای خونه موندیم
با یه ماشین ،و من مجبور بودم برای باشگاه و کلاس های دخترم
که مسیرشون با اسنپ بود ...پول زیادی بذارم به این قسمت
که هر روز می نوشتم پول اسنپ هارو
که یه چند روز مانده به ماه حساب کردم دیدم واااای بر من نزدیک دو ملیون من فقط پول اسنپ دادم 👌
به همسرم گفتمممم یعنی هر جور شده من نمیدونم باید یه ماشین بگیریم
برام هم اصلا مهم نیست که چی باشه ،چه پیکان چه پراید ،چه....
فقط چهار چرخ باشه که من ماهی فلان قدر پولِ ماشین ندم ،پامون روزمین نمیمونه
دیدم همسرم❤️پشت گوش می اندازه
گفتم عزیزم هیچ میدونی ما سالی ۲۴ملیون باید پول اسنپ بدیم ؟
برای یهث سال پیش هم این مبلغ واقعا بزرگ بود
که اونقدرررر توگوش همسرم گفتم که ایشون گفت پول نداریم که ،بذار سی چهل تومن بدیم حالاا یه موتور بگیریم که کارمون راه بیوفته
گفتم نهههه خیر...فردا پاییز زمستون میاد ،موتور به چه دردمون میخوره
خلاصه اون یه ماه هزینه ی دو ملیون اسنپ برام زور اومده بود که تصمیم گرفتیم فقط جمع کنیم تا یکی دوماه دیگه اش ماشین رو بگیریم ،که اونم به لطف خدا ،برای مرداد یا شهریور ماه بود که گرفتیم
اینطوری عزیزم ❤️
خواهرم از من چند سالی بزرگتر
از منم هفت ،هشت ،سالی میشه که زودتر از اوج کرده ❤️
ماشاالله خودش هم پا به پای همسرش کار کرده
الان هم که ماشاالله همگی کار میکنند
ولی چه فایده ؟ یکم مدیریت در زندگی بلد نیست که زحماتشون حداقل بر باد نره
حالا با خودم اصلا مقایسه نمیکنم که بگین از خودش تعریف میکنه 👌 نه من هدفم فقط آگاهی هست عزیزان ❤️مدیون شما ها هستم اگه بخوام از خود تعریف کنم
من منظورم اینکه عزیزان ❤️
همه چی برمیگرده به مدیریت خودمون
بارها اینجا دوستان تجربه گویی از درآمد میلیاردی اطرافیان اشون گفتند ❤️ که دریغ از یه جایگاهی
در کنارش باز از مدیریت زن و شوهر در کنار هم گفته شده که با یه حقوق ساده ،چقدر پیشرفت ها داشتند 👌با اون در آمد نسبتا معمولی چه قدر رُشد کردن زندگی اشون
من میگم عزیزان فردا طوری باشه که آدم بگه اگه سخت کار کردم در جوانی ،،الان خیالم راحت که تو میانسالی زیر منت کسی نیستم
سقفی دارم بالای سرم 🙂منت بچه هام رو نمیکشم که فلان قدر به من پول بده ....
الان اون سه تا بچه فردا کلی خرج دارند ❤️
معصومه جان،بببخشید میپرسم اما خیلی برام جالبه و البته جای سوال و عجیبه برامچطور شما و خواهرت زمین تا ...
نمیدونم عزیزم ❤️ والله همه همینو میگند
منو برادرم هر دو در مدیریت خیلی دقیق هستیم
هر چیزی باشه که سرانجام اش به سرمایه گزاری و اینده نگری باشه ...زود به همدیگر زنگ میزنیم
اتفاقا همین چند ساعت پیش زنگ زده بود که خواهر از بورس طلا هات رو بفروشم نوسان گیری کنیم برات ،غنیمت
اومد پایین زود برات بگیریم ♥️
گفتم باشه ،بعد گفت ،خواهر بانک ملی اگه حساب نداری بار کن
آنلاین وام خوبی میده 🙂گفتم پس حتما میرم تو کارش
مثلا منم بهش ویپاد رو معرفی کردم و چندین بار وام پنجاه میلیونی اش رو گرفته
ولی اون زمون به خواهرم معرفی کردم ♥️گفت بیخیال بابا اونا کلاه بردارین 🙃☺️
کلا خواهرم بی برنامه است ♥️
یعنی از اولش اینطوری
یاد دارم از همون سالها پیش که بچه هاش کوچیک بودند
و خواهرم کار میکرد تو خونه ( قالی بافی ) بچه ها تا میومدن که ما گشنه امون ♥️
میگفت بیاین این پول برین خرج کنید 🤦روزی سه بار هم اگه میومدند بچه هاش ،هر سه دفعه رو هم پول میداد بهشون که برین خوراکی بگیرین برای خودتون
از همون قالی بافی منم میکردم و منم دوتا فرزند داشتم ♥️
بچه هام تا میومدن میگفتد گشنه امون ♥️ میگفت ناهار یا شاممون آما ه است
غیر وقت ناهار ،شام ،اگه بود
فورا بلند میشدم ،یه لقمه می گرفتم میدادم دستِ بچه ام ♥️
الان همون بچه های خواهرم بزرگ شدند و بیشترررر میخوان
این همه هم خواهرمینا میکنند براشون
ولی بچه ها پر توقع بار اومدن میگند مگه برای ما چیکار کردین ؟🤦
ولی برعکس بچه های من ♥️خدا حفظشون کنه
قدر دان زحمات پدر هستند ♥️
و قانع هستند به حق اشون ♥️
یکم هم تو همین صفحه هم باز در جواب دوستمون نوشتم بخون عزیزم
سلام دوستانِ جان و جانان ❤️
عصر پاییزیتون بخیر و پر از آرامش ♥️😍
اومدم یه خط بنویسم و برم.
امروز فرصت نکردم بیام سرِ سایت، چون از بعدازظهر دخترعمهی دخترم زنگ زد و گفت
لیا بریم یه دوری بزنیم، عصر رو خوش بگذرونیم😍
دخترم گفت❤️
باشه، فقط بذار با مامانم مشورت کنم، اگه اجازه داد بهت پیام میدم
تلفن رو که قطع کرد ، رو به من گفت
مامان، بریم؟
منم که هیچوقت سخت نگرفتم و نمیگیرم، پرسیدم
حالا کجا قراره برین؟
گفت: نمیدونم دقیق، یا شاهگُلی یا شهناز
گفتم نه، شاهگُلی رو انشاءالله با خانواده میریم ❤️
ولی شهناز اشکالی نداره، برین بگردین و خوش باشین ❤️
که بعد ها میگین کاش اون دورانِ مجردی امون بود 👌😍
داخل پرانتز بگم دوستان…
وقتی میگم سخت نمیگیرم، منظورم این نیست که بچهام رو به حال خودش رها کردم❤️
و برام مهم نیست با کی میره و با کی میاد
برعکس، همیشه در پشتِ این آزادی، مراقبتِ بیش از حد و حواس جمعی کامل هست
سعی کردم مادر عاقلی باشم
مادری که در عین مهربانی، حواسش به همهچیز هست ❤️
همیشه دنبال این بودم که بدون سختگیریِ بیجا، ولی با آگاهی و آرامش، فرزندم رو همراهی کنم♥️
نه با کنترلِ خشک، برعکس با دوستی و گفتگو و محبت ❤️
از وقتی مادر شدم♥️
همیشه سعی کردم یاد بگیرم چطور مادر بهتری باشم👌
به خاطر همین، تا جایی که میشد در کلاسهای مشاورهی مدرسه شرکت میکردم
جلسههایی که واقعاً برام مفید بودن رفتنم ❤️
چون کمکم کردن تا با دوران بلوغ و
حساسیتهای دخترم کنار بیام، بدون دعوا کردن و لجبازی باهاش ♥️
یادمِ یه روز رفته بودم برای شرکت این کلاسها ،مشاور مدرسه یه حرفی زد که تا الان تو ذهنم مونده👌
گفت
مادرها ❤️هیچ وقت،بچههاتون رو به رخ نکشین
باهاشون محترمانه رفتار کنین ❤️
بهشون شخصیت بدین ♥️
با لقبهای قشنگ صداشون کنین 😍
مثلاً خانم دکتر آینده 😍
خانم مهندس 😍
یا افتخار خانواده😍👌
و همیشه طوری با فرزندتون رفتار کنین که انگار بچهی همسایهست اومده خونهتون یه چند ساعتی بشینه بره ♥️
چطور تحویلش میگیرین؟
چطور احترام میذارین؟ چطور بهش محبت میکنین؟همونطور هم به بچه هاتون اون ارزش و احترام رو قایل باشین ❤️
اینو بدونین که فرزندتون هم مهمونِ
خونهی شماست، مراقب رفتارتون باهاش باشین ♥️دیر و زود مهمون خونه اتون یه روزی از کنارتون میره ❤️
چه خوب که با خوشی و مهربونی بچه ات رو بدرقه کنی 😍
اون روز حرفهای مشاورو با دل و جون شنیدم و سالهاست آویزهی گوشم کردم 😍👌
بعد هم گفت
مادرهای عزیز ❤️
تا هجدهسالگی اگر بتونین مراقب بچههاتون باشین ❤️
خوب و بد رو بهشون یاد بدین و در عین حال بهشون اعتماد کنین ❤️
بعد از اون سن خودشون راه درست رو انتخاب میکنن ،کمتر خطا میکنند 👌
مهمترین دوران تربیت، همین تا هجده سالگیه 👌
از اون روز به بعد، تصمیم گرفتم مادرری باشم که همراهِ ، نه مادرِ نگران و نه مادر حساس ❤️
بذارم دخترم با خیال راحت حرف هاش رو بهم بزنه ...خودم رو به جای دخترم بذارم و درکش کنم
باهم حرف بزنیم،.. یاد بگیریم..😍رشد کنیم ❤️
ادامه دارد…👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
کمکم با شرکت در این دوره ها ، فهمیدم اگر بخوام دخترم بیاد رازهاش رو بهم بگه باید دوستش باشم نه بازجو ❤️
یاد گرفتم گوش بدم حتی وقتی دلم میخواست نصیحت کنم 👌
یاد گرفتم بعضی وقتها سکوت کنم تا خودش به نتیجه برسه ❤️
وقتهایی که دلش گرفته بود بغلش کردم و گفتم من کنارتم♥️نترس به مادر اعتماد کن
عزیزانم ❤️ اعتماد از حرف زدن زیاد بهدست نمیاد
از رفتار آروم و صبوری من مادر بهدست میاد👌
وقتی دخترم دید قضاوتش نمیکنم ،بازجویی نمیکنم
حساب پس نمیگیرم 👌
کمکم خودش همهچیز رو میگفت❤️
از دوستاش👌 از فکرهاش ،از دغدغههاش
بعضی وقتها دروغ چرا نگرانم میکرد اما تا میتونستم خودم رو کنترل میکردم❤️
چون میدونستم اگر یه بار تند برخورد کنم دیگه اعتماد نمیکنه ♥️
یاد گرفتم مادر بودن یعنی بلد باشی کِی سکوت کنی❤️
کی فقط نگاه کنی و ساکت بمونی ☺️
و کی خوب و بد رو براش توضیح بدی
الان به لطف خدا رابطهمون مثل دوستهای صمیمیه 😍
گاهی اون از من نظر میخواد ،گاهی من از اون😍
و دخترم به اون مرحله از زندگی رسیده که
امنترین جا برای گفتوگو همین خونهست ❤️در کنار مادر
فقط خواستم با این پُست یاد آوری کنم
که بچه هامون بزرگترین و با ارزش ترین دارایی ما هستند 😍❤️
مراقب رفتارهامون باشیم ❤️
به بچه هامون بالِ پرواز دهیم ❤️
به بچه هامون اعتماد به نفس بدیم ❤️
به بچه هامون فرصتِ اشتباه کردن بدیم ❤️👌
من برم انشالله فرصت کنم این دفعه میام میخونمتون و اگه ریپلایی بود جواب خواهم داد
یکم سرم شلوغ بچه ها ❤️وقت کم میارم
باز یکم فلفل دلمه ای گرفتم که باید خورد کنم بذارم فریزر
و یه مقدار رو برای فردا انشالله دلمه درست کنم 😍
از تاپیک خیلی عقبم دوستان ❤️
و انشالله خواهم نوشت از مهمونی اون روز 😍
معصومه جان به نظر من که خوب کاری کردی سیمی نکردی اولا که به نظر من سیمی فقط باعث میشه کتابا زود پاره ...
قربونت برم من ستاره جون ❤️
دقیقا باهات موافقم
آفرین به شما که حواست به همه جوانب زندگی اتون هست
عزیزم منم برای دخترِ کوچیکم ❤️ سرویس نگرفتم
گفتم صبح تا همسرم میبره
ظهر ها به بهونه ای میشه میرم بیرون و پیاده روی میکنم
اینم یه جور پس انداز و سرمایه گزاری حساب میشه دیگه 😍
و از اونور نیم ساعت زودتر از خونه می زنم بیرون
و به خرید هام میرسم ❤️
بعضیا که برنامه ی غذایی امون ،آبگوشت و یتیم چه و اُملت بود
میرم یه دونه سنگک تازه میگیرم برای ناهارمون که بچسبه ✅
میرم سبزی خوردن تازه میگیرم
یا برای وعده ی شام اگه چیزی نیازم بود میگیرم
بعد خرید میرم دنبالِ بچه ام
اینطوری برای من خیلی خوب میشه ✅
و اما در مورد غیر انتفاعی که بگم با احترام به عزیزان
منم موافقم که بچه تو دولتی درس بخونه بهتر
الان تو آشناها یکی هست که با دیپلم رَدی رفته بود غیر انتفاعی
به کلاس اول درس میده ...😑
کسی که دیپلم ،ایا علم و دانشش هم سطح لیسانس یا فوق لیسانس واقعا ؟
باز یکی رو میشناسم که بچه اش اصلا درس نمیخونه
مادرش به زور میگه برو حداقل دیپلم ات رو بگیر
و تو اون فضا فعلا باش ،که بعد چند سال بفرستم بری سربازی
میگه نه من علاقه ای به درس ندارم
که مادر میگه رفتم با مدیر و معلم ،غیر انتفاعی صحبت کردم
گفتند بیاد فقط بشینه سر کلاس ،ما نمره بالا میدیم و هر سال پاسش میکنیم ،نگران نباشید
پسرِ گفته من نمیخونم ها اصلا ،مدیر گفت اشکال نداره ،تو بیا بشین نمره با من ،نخون اصلا
پنجاه ملیون هم پولِ ثبت نام دادند
خودمون بهتر میدونیم که تو مدرسه یا دولتی این چیزا به هیچ عنوان اتفاق نمی افته
همینطور دوستِ دخترم که پارسال به خاطر یه نمره ی کمتر ،شهریور رو دوباره خوند تا بره امتحان بده
من دخترام تو دولتی خوندن و من راضی ام
و در ادامه ی پست قبلی که دخترم با دختر عمه اش قرار گذاشتند برند بیرون ❤️
تا من گفتم نه شاه گلی رو با خانواده میریم
فهمید که مجردی نمیتونه اونجا برند
دیگه ادامه نداد
بلند شد آماده شد ،یکم آرایش ملایم کرد و گفتم بهترین لباس هات رو بپوش که عکس بندازین بمونه یادگاری 😍
منم خونه رو عین دسته گل تمیز کرده بودم و هیچ کاری نداشتم ..میخواستم بعد رفتنشون یه سر برم منم برای خودم قدم بزنم ♥️😍
ی ساعتی میشد که رفته بودند
دیدم زنگ زدند که مامان عمه میگه ما هم حوصله امون سر رفته،ما هم میآییم شام
خوب شد خونه بودم هنوز
بلند شدم که چی بذارم؟
ظهر که دختر عمه اش زنگ زده بود یه بسته مرغ داشتم که تو کشوی مهمون بود ،نسبت به بسته های خودمون بزرگتر بود ✅
که اونو گذاشته بودم کنار گفتم ،زرشک پلو کنم ،دیگه هزینه نکنم ✅
که اونم وقتی گفتند ما هم میآییم دیگه بلند شدم که تغییر بدم برنامه رو
نگاه کردم دیدم مرغ کم نمی رسونه ✅
جو و هویج نگینی شده رو گذاشتم رو گاز ✅تا اونا از پختن باشه
زعفران ساییده شده رو ریختم تو قوری مخصوص اش ،چند تایی یخ گذاشتم داخلش و گذاشتم کنار
داخل پرانتز بچه ها ،نگم از عطر و بویش 👌
رنگ اش محشر میشه 😍اگه تا حالا دَم میکردین زعفرانتونو ،یه بار هم اینطوری امتحان کنین ✅
خلاصه یاد داشت گوشی رو باز کردم و نوشتم
وسیله های مورد نیاز ✅
مرغ
نوشابه ،و دوغ
سبزی خوردن داشتیم دو سه تا سَبَد کوچیک میشد
دیگه هزینه نکردم ✅ داخل پرانتز بگم دوستان
بعضیا رو دیدم که سبزی رو میذارند تو بشقاب میدارند وسط سفره
که من اصلا دوست ندارم این شکلی
میگم یه دست سبد کوچیک،شش تایی برای گذاشتن سبزی خوردن بگیریم ،زیاد نمیشه ،در حد دویست سیصد به زور میشه ،البته در عوض سفره منظم تر ،و با کلاس تر دیده میشه ✅اینا نکات ریز خانه داری هست ،که میدونم ماشاالله همتون ،یه خانم تمام عیار هستین ❤️
ولی گفتنش خالی از لطف نیست..
گفتم چون سبزی خوردن امون کم بود ،در نظر گرفتم دیگه هزینه نکنم کنارش پیاز و فلفل دلمه ای داشتم تو خونه که گفتم از اونا هم میذارم
از کابینت مهمون ❤️ نگاه کردم تخمه نداشتیم
تخمه هم نوشتم تو لیستم
قسمت میوه هم هزینه نکردم ✅ تو خونه دو مدل انگور داشتیم با سیب و خیار
هیچ وقت اسراف نمیکنم که دوباره برم خرید کنم
سعی میکنم هر کسی اومد خونه ام تا میتونم با موجودی خونه ام بگزرونم ✅البته داخل پرانتز بگم مهمون داریم تااااا مهمون ❤️
بعضیا رو آدم واقعا رو دربایسیتی داره باهاشون و نمیشه ،از خونه بگزرونه
ولی مهمونِ ما ،خودش یه جور میزبانی میکنه که من هر چقدر هم ساده بگیرمممم خیلی خیلی براشون زیاده
حالا نگین خواهر شوهر و فلان ...به خاطر همون
نه عزیزم برای من چه خواهر خودم ❤️چه خواهر شوهرم
ارزش ببینم ،ارزش میذارم
یه قدم برام بیان ،پنج قدم میرم
ولی کسی که ارزش نمیذاره ،واقعا خیلیییی براش این تدارکات
یه نمونه اش رو مثال بزنم
عید رفتیم خونه اشون ❤️همون اوایل رفتیم که مسافرت رفتیم ازشون بد نباشه سوم،یا چهارم عید بود
چون از همسر من بزرگتر هستند ❤️ اول ما رفتیم
روز سوم عید آورده شیرینی میگره تو دست
نه پیش دستی گذاشته نه هیچی 😕
میگه لطیفه است ..تو دست بخورین بره
ه که خدا سر شاهده برای من و همسرم تو دست نصف کرد
داد گفت نمونده ببخشید بچه ها خوردن تموم شده 😕
حالا بحث خوردن نیست ،اصلا هم برام شکم نیست
ولی بحث،بحثِ ارزشِ و احترام
میوه گفت یه جعبه گرفته بودیم از هر کدوم ،تموم شده
دو تا پرتقال بود که آورد پوست کَند ،که بچه های من هم نخوردند
خودمون هم خبر داده بودیم رفته بودیم 👌
حالا نمیخوام زیاد حاشیه برم ..منظور عزیزان هر مهمون یه جایگاهی داره ❤️
من الان تو خونه ام آجیل دارم ،انواع خشکبار هارو دارم
از سنجد و گردو بادام و برگه ی زردآلو بگیر تا مویز و کشمش و سوهان
ولی برای هر مهمونی نمیارم ...بستگی به طرفِ مقابل ام داره
اصلا برام هم فرقی نمیکنه که نورِ چشمِ خودم باشه ❤️
یا خانواده ی همسرم ❤️
میگفتم عزیزان الان اون زمون نیست که آدم بخواد همش ریخت و پاش کنه ✅
هر چی دارین تو خونه خوب ازش استفاده کنید به نحو احسن مدیریت کنید
برای کابینت مهمون ❤️ حتما یه چیزایی بذارین ،که اگه مهمون یه هویی داشتین ،و یا اگه پولی نداشتین ،دستتون فعلا خالی بود
از کابینت مهمون بردارین و با سربلندی مهمون اتون رو بدرقه کنید
من خونه ام خیلی مهمون میاد ❤️
به لطف و مرحمت خدا هم همیشه سعی ام اینکه هم آبرومند در بیام جلوی مهمون ♥️
و هم همسرم زیاد تو خرج نیوفته ❤️ چرا که نون آور خونه ام و برای ده تومن ،هزار بار خم و راست میشه ❤️
ادامه دارد…..👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
به خاطر همون فریزر و کابینت مهمون من همیشه پُرٍ
حالا قسمت پروتین رو نمیگم ،چون ما گوشت رو اکثرا شریکی میگیریم،بعضا دیدی یکم فاصله افتاد برند تا یه گوسفند شریکی بگیرند .. و مرغ رو هم هروقت باکس پروتین به هدف مشخص رسید میرم خرید ✅
منظور ،قسمت همون دورچین غذا رو دارم تو خونه
و همچنین جو و عصاره ی مرغ و ...
و بعد مهمون هر غذایی مونده باشه اسراف نمیکنم قشنگ میکشم تو ظرف مناسب
اگه یه وعده مونده باشه برامون ازغذا
میذارم یخچال و برای ناهار از سوپ میخوریم به اضافه ی کنارش ،یه چیز سبک درست میکنم ✅
و برنج و خورشت میمونه برای شام ✅
اگه خورشت هم از یه وعده ی غذا اضافه تر مونده باشه
اون اضافه تر رو همون اول میکشم
ظرف یکبار میذارم فریزر و دور ریخته نمیشه و سعی میکنیم تا یکی دو هفته بخوریم✅
اینم بگم دوستان بعضی ها رو دیدم که چند بار غذا رو گرم میکنند ،یه بار سر ظهر برای بچه اشون
یه برای برای خودش
اون غذا دیگه خاصیت اش رو از دست میده و کلا مضرر میشه ✅مثلا برای بچه اتون که از مدرسه اومده
میخواین گرمش کنید ...دیگه همه ی غذا رو گرم نکنین
یه کوچلو بکشین تو ظرف کوچیک گرمش کنین
و در مورد اضافه اومدن غذاها.
خودتون چشمی ببینید اگه غذا اضافه هست ،همون موقع بکشین اول تو ظرف مخصوص ،بذارین فریزر ،نذارین چند روز هم تو یخچال الکی بممونه بعد دور ریز کنین ،برکت زندگی اتون میره 👌دیدی بعضی از زندگیا خیلی برکت داره ؟
از همون شکر گزار بودنشون و خیلی مراقب نعمات خداوند هستند که مبادا چیزی خراب بشه ،و دور ریز بشه
باز کجا رفتم من 😅میگفتم عزیزان ...گذاشتین فریزر
قشنگ روزهایی که بیرون هستی و کار داری
روزهایی که میخوای بدون خرج باشی
برات غنیمت میشه ✅از فریزر در بیار گرم کن
خلاصه که عزیزان رفتم مرغ فروشی ،مرغ کیلویی ۱۵۰😏
یه مرغ برداشتم ۳۸۰تومن نسبتاً درشت
یه دوغ برداشتم ۸۷هزار تومن
یه نوشابه ۶۰تومن
دوغ رو چند هفته پیش گرفته بودم ۶۵
گذاشتم کنار و گفتم آقا آخه چند روز پیش گرفته بودم ۶۵تو چند روز بیست و دو تومن گرون شده یعنی ؟
گفت شما از پگاه ها ببرین
اونا مناسب هستند
کاله ها گرون
گفتم چند ؟ گفتند ۶۰تومن
دیدم اندازه اشون هم نسبت به اونا بزرگتر و گازدار
گفتم بی کیفیت نباشه ؟
گفت نه
با خودم گفتم فوقش اگه مزه ی خوبی نداشت ،باهاش آش سَرین میذارم ( آشِ دوغ )
آوردم نصف استکان ریختم دیدم خداییش خیلی خوشمزه هست 😋مالِ پگاه واقعا خوشمزه تر ...همش هم خورده شده سر شام
و اون بیست و دو هم رفت تو حساب شخصی خودم 😍
صد تومن هم دادم تخمه
و اسلام ✅
شام هم چلو مرغ با هویج و آلو گذاشتم و کنارش سوپ جو
مهمون هام اومدن ❤️
همه چی آماده و حاضر ،چایی رو هم از یه ربع قبل اومدنشون دم کردم که پُر رنگ باشه و برکت بگیره ✅
قبل ده دقیقه از اومدن مهمونا
دخترا اومدن از گشت و گذار 😍دخترا که اومدن گفتند زندایی بوی غذات پیچیده تو راه پله
ببخشید که تو زحمت انداختیم ❤️گفتم چه زحمتی عزیزم ❤️ شما رحمت هستین
تا اینکه مهمونا رسیدن ....
خواهر شوهرم یه اخلاقی که داره اینکه وقتی وارد خونه میشه ،اول همه جارو چک میکنه ...اینور ،اونور رو نگاه میکنه ،کلا همه جا رو بَر انداز که کرد ...بعد میشینه😕
لباس هاش رو در آورد دیدم کیفش رو زیر صندلی گذاشت و روش رو کشید ،،گفتم خواهر بده آویز کنم تو جا رختی
گفت نه بذار همین جا بمونه،با خودش هم سه تا چیبس و یه دونه پفک گرفته بود 👌 داشتم چایی ها رو می ریختم اومده میگه برای آشپزخونه فرش خریدی ؟
میگم آره
میگه قشنگِ
همسرش میگه یه دونه هم ما بگیریم عزیزم ❤️ خیلی وقت فرشمون پاره شده است ،امروز فردا میکنیم 🤦
داخل پرانتز عزیزان مگه اون زمونه است که الان ،آدم فرش پاره بندازه خونه اش ؟
حالا نمیخوام بعضی از دوستان ناراحت بشند ❤️ بگند معصومه جون طعنه میزنه ،نهههه اصلا منظورم،شما نیستین عزیزان ❤️ حرفش افتاده میگم
سری پیش هم گفتم ...وقتی همسر آدم میره کار میکنه و میاره ...این منم که باید آجر به آجر خونه رو بسازم
توی خونه رو به نام خانم خونه میدونن ،دیوار خونه رو به اسم آقای خونه میدونن
چرا من اونقدری باید بی تفاوت باشم ...وقتی تو خونه دختر دم بخت داشته باشم و فرش پاره بندازم خونه 🤦اصلا نمیدونم چرا بعضیا اینقدر بیخیال هستند ؟نگاه کنی یه تارِ موی سفید نمیتونی لای موهاش پیدا کنی
نگاه کنی ماشاالله یه خطی نیوفتاده رو پیشونی اش
دندوناش ماشاالله برای خودش ❤️در عوض چه فایده ..........
ما باید در هر زمینه بیست باشیم ✅
میگفتم عزیزم
خواهر شوهر میگه آره ،ماهم باید یکی اش رو بگیریم
میگه چند گرفتی ؟میگم دوازده ،سیزده خورده ای
میگههه اوووو.ووووووه چه خبر
نه دیگه ما نمیتونیم اینقدر بدیم 🤦
یه دستِ دومش رو اگه تونستیم از سمساری میگیریم 🤦
اونم حالا نه ،حالا بذار ببینیم کِی پول داریم 🤦
ادامه دارد…..👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
بعد یه چرخی میزنه تو خونه میگه رو میزی هم گرفتی
میگم آره عزیزم
میگه چند ؟قیمت رو میگم
میگه آخه شما وضعتون خوبه ،برادرم درآمدش خوبه 😑
گفتم اختیار داری خواهر
ولی اینکه در نظر بگیری درآمد برادرت زیاد ،اشتباه
نه اینطوریم نیست برای شش ماه اول سال که شکر خدا خوب🤲نباید ناشکری کنیم
ولی برای شش ماه دوم بیکار
امسال هم به خاطر جنگ کارِ درست حسابی نداره
شوهرش میگه آره دیگه سخت،تو این زمونه یه روز آدم کار نکنه
میمونه چه برسه شش ماه
خواهر شوهرم میگه اینا معطل نمیمونن اینا از چند جا اجاره میگیرند 🤦تو حرفهاش هم یه دونه ماشاالله نیست،خیر دیده 🙂🙃
گفتم آره الحمدالله زن و شوهری ❤️به وقتش به فکر آینده بودیم
و تو ارزونی بارمون و بستیم تا حدودی ❤️
دیگه هیچی نگفت ،یعنی حرفی نداره بگه ☺️
کلاااااا مدیریتشون از صد ،صفر
یه روز میبینی کل حقوق رو دادن به شکم و لباس و تفریح
یه روز هم مثل اون روز که مهمون امون بودند
از کجااااااااااااااا تا کجاااااا پیاده اومده بودند
که نخوان شصت تومن پولِ ماشین بدند 👌
بچه اومده بود خونه از دردِ تاول پاهاش، ناله میکرد
میگفت کفش پامو زَدِ ♥️طفلک فقط یک ساعت با تاول باهاش وَر رفت
آخه چرا منِ مادر نباید یه مدیریتی در زندگی ام نداشته باشم ؟
الان بخوام صحبت کنم دوستان میگن معصومه زنستیزه
ولی باور کنید من اینارو از چشم خانم خونه میبینم
آقا میره کار میکنه و مسیولیت خودش رو قبول میکنه
و حقوق رو سالهاست داده دستِ خانم خونه دریغ از یه ملیون پس انداز
خانمِ خونه نمیگه آیا همه چی شکم نیست ؟
دخترِ بزرگم میگه مامان به عمه که غذا دادی آورد کیفش رو در بیاره بذاره تو کیفش ، سه تا ساندویچ بود ،که یواشکی جابه جا کرد تو کیفش که من دیدم ،میکفت،وقای دید ،من دیدم
گفت عمه میخوری ؟
گفتم نه عمه ممنون شام خوردیم
میگه ،عمه گفت محمد ( پسرم ) گفت مامان بریم ساندویچی ،بردم براش ساندویج گرفتم و یه دونه خورد ،اینا هم برای شوهرم بود که نخورد موند🤦
خب یعنی چی ؟ مگه وقت شام نیست ؟
مگه مهمون نیستی ؟ من اینارو از چشم ،پدر و مادر میبینم که هر گفته ی بچه رو به کرسی مینشونن ،مگه قرار بچه هر چی خواست ،بله بگی ؟بعد میلیونی پول باشگاه میدن که بچه هاش اضافه وزن دارند...برند لاغر کنند 🤦
این عزیزان ما کلا خیلی خیلی به شکم میرسند ،جایی شام دعوت باشند ❤️ دیگه نمیگند ما شام دعوتیم ،میرند اول حتما یه سر همون منطقه که مهمون هستند. یه جا پیدا میکنند یه چیزی میخورند بعد میرند خونه ی میزبان
جالبِ مگه نه ؟
اما همینطور ،خونه ی مادرشون ،برادرشون ،اقوام شوهر هم دعوت بشند ❤️ حتما اول یه سر میرند اون منطقه یه چیزی میخورند بعد میرند خونه ی مهمون
حالا فکر نکنین شاید از غذاهای میزبان خوششون نمیاد به اون خاطر
نهههههه اتفاقا خیلی هم ماشاالله با به به و چه چه شروع میکنند به خوردن غذا ✅و به میزبان میگن یکم بکش ببرم
خب میگفتم عزیزان الان از کجا من تا کجا بچه ام رو پیاده آوردم ❤️که پول اسنپ ندم
اونجا میرم چقدر پول ساندویچ می دم 😐اصلا با عقل و منطق جور در نمیاد
خلاصه بگزریم ...یه کتاب میشه اگه بخوام ازشون بنویسم
بعد سفره رو باز کردیم
بچه ( پسرش ) چند قاشق خورده دندون اش درد گرفت
آخ نگم چقدر طفلک بچه سُرخ شد 😔غذا زهرمارش شد
از درد دندون به خودش میپیچید
یکی دوماه پیش که مهمون بودن تو خونه امون
از اون موقع دندون طفلک درد میکنه
بچه از درد دندون به خودش میپیچید
مادر میگفت برو یه ذره نمک بذار 🤦خوب میشی
گفتم خواهر نمک چه تسکینی میده آخه دندون این کلا از بین رفته ،ببر اعصاب کشی کن و پُر کن حیف
بچه دهنش رو باز کرد گفت ببین زن دایی سه تا از دندون هام رو کشیدند 🤦
خیلی ناراحت شدم 😔گفتم چرا اخه کشیدین ؟ ترمیم میکردین ،اعصاب کشی میکردین
خواهر شوهرم میگه از کجا بُکُنمم یه دندون شش هفت تومن
مگه پولی میمونه با این گرونی؟
فقط آدم نمیخواد خودش رو بده کنه ،بگه عزیز من یکم مدیریت کن ،یه ذره خودت رو تو سختی بنداز ،یه ذره به اون شکم مشت بزنم
ببین میشه یا نه
بیچاره ،آبروی شوهر رو هم نبرین 👌عزتی براش نگذاشتین
گفتم خواهر شش تومن نباشه بیست تومن باشه ♥️
خب الویت با دندون ها باید باشه
بیمه ی تکمیلی دارین
برین درمانگاه ها ،برین یه جای اقساطی پیدا کنید ،چک بدین
بچه اینطور عذاب میکشه آخه
طفلک بچه میگه زن دایی بیشتر از سه ماه اینطوری ام یه غذای گرم یا سرد میخورم ،اینجوری میمیرم و زنده میشم 🥺
بچه ها وقتی میگم خانم خونه اینجور چیزا رو میفهمه
پدر وظیفه ی خودش رو به نحو احسن انجام میده
و هر روز پنج صبح میره و شب میاد خونه
ادامه دارد..👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
بعد یه چرخی میزنه تو خونه میگه رو میزی هم گرفتیمیگم آره عزیزممیگه چند ؟قیمت رو میگممیگه آخه شما وضعت ...
توی خانم خونه اصلا نباید منتظر کسی باشی ،کارِ تو چیه که نمیتونی بیوفتی دنبال بچه ات ؟
کی مهمتر و عزیزتر از فرزند ♥️
خودت ببر به یه دندون پزشکی ،تو یه ساعت درست میکنه و تمام میشه
چرا اونقدری نگه میداری که دندون کلا کشیده بشه ؟
رسیدگی به دندون و ترمیم و اعصاب کشی ،خودش یه جور سرمایه گذاری بچه ها ✅
متاسفانه که اونا بلد نیستند ،فقط و فقط امروز رو میبینند و شکم رو
دخترِ اومده میگه زن دایی ببین مالِ منو هم بردیم اعصاب کشی کردیم که ببریم پُرش کنیم ،که اونم موند شکست دندونم
گفتم حتما فاصله انداختین نرفتین ؟
میگه آره زن دایی سه ماه شد ،نرفتیم موند شکست 🤦
گفتم نه دیگه عزیزم الویت بندی کنین قشنگ
بعد به مابقی چیزا برسین
مادرشون
میگه معصومه والله خواهر تو فکر میکنی ما حقوق امون چند ؟چطور میتونم برسم ؟
ما چهل ملیون حقوق امون
با چهل ملیون چیکار میتونه آدم بکنه؟
نخواستم ریز بشم ،که بگند فلانی خسیس و اهل قناعت و هزار تا حرف دنبال آدم باشه
گفتم درسته خواهر گرونی
ولی بچه گناه داره ♥️
اول به دندان اینا برس بعد به مابقی موارد
در حالیکه بچه ها خدا سر شاهد،نه اجاره خونه دارند
نه وسیله میگیره برای خونه اش که بگم اقساط اونو میدهند
نه دختر دانشگاه فرستاد
بچه ،دیپلم گرفت سه سالِ آرزوی دانشگاه رفتن رو داره
نه قرعه دارند ،نه اقساط دارند ،نه ماشین دارند که بگم خرج ماشین دارند ،بیمه رو هم از سرِ کارشون کم میکنند
بیمه ی تکمیلی هستند 👌 که اون روز آقاهه میگفت
کم میاریم باید برم بگم بیمه تکمیلی نمیخوام
چهار تومن هر ماه بدند به خودمون 🤦
خب وقتی میام اینطور مینویسم ،دوستان میگند فلانی زنستیزه ،ببینید منظور من از بیان این تجربه ها ،اینکه دوستان ❤️ مرد خونه کارگر و زن بناست
با نصف حقوق ایشون ،اینجا خانمها چه مدیریتی میکنند که آدم کِیف میکنه 👌
و تو زندگی مشترک اینا متاسفانه اگه آقا دوتا اشتباه داشته باشه ،که به نظر من نداره ،و تمام کمال ،همه چی رو سپرده دستِ خانم خونه 👌
هزار تا هم خانم خونه داره اشتباه داره
آقا درسته مدیر مالی خونه است
ولی خانم هم مشاور مالی آقاست
این خانمِ خونه است که باید بدونه چی در الویت باشه
آقا میگه من چون بَد خرج هستم نمیتونم مدیریت کنم
همه چی رو سپرده دست خانم که ایشون مدیریت کنه
که اونم ماشاالله چه مدیریتی میکنه که به خاطر دویست هزار تومان زنگ میزنه به مادرش که حقوق امون رو ندادند
دویست تومن بده ،حقوق بدن می دم 🤦
حالا دقیق نمیدونم حقوق اشون چند
ولی حالا همون چهل رو فرض کنیم
خداییش اونقدر ها هم کم نیست که آدم زنگ بزنه بگه فلانی دویست تومن به من پول بده ،حقوق ندادند ،والله ماها هم همینطوری ساختیم ،ذره ذره جمع کردیم
کی پشتمون بوده ؟ کی دستمون رو گرفته ؟کی گفته بیا این دو ملیون ببر خونه گرفتی ،بچه هات نمونمن
به والله هیچ کس
ماها خیلی خیلی خیلی خیلی کمتر از با این پولها ساختیم و زندگی جمع کردیم 👌الان همه فکر میکنند گنج پیدا کردیم
دیروز خواهر زاده ی خودم زنگ زده که خاله مامان برای من و خواهرم لَبوبو گرفته همون عروسک که تِرند شده
رنگش صورتی در اومده ...خاله تو بردار برای دخترت ❤️ من برم یکی دیگه بگیرم ،در حالیکه همین جمعه ،دو روز قبلش پدر خانواده بچه ها رو بُرده بود ( باغلار باغی ) جای تفریحی
میگفت برام با شام بیرون و سوار شدن به وسیله ها و پول اسنپ رفت و برگشت ،چهار ملیون در اومد
گفتم چند گرفتین میگه ۵۵۰تومن دونه ای
دوتا گرفتند شده یک ملیون و صد
نمیدونن چه طوری پولشون رو حیف و میل کنند بعد میان میگن ....اینا وضعشون خوبِ ،از چند جا اجاره میگیرند
یا خواهر همسرم اون روز میگه .. پسرم علاقه ی عجیب به آشپزی داره
هر چی بگی درست میکنه
انواع شیرینی ها ...و انواع کباب ها ،انواع چلوکباب ها
گفتم انشالله بره درسش رو بخونه 🌸 اگه علاقه داشته باشه میره دوره اش رو می بینه
میگه اون روز رفته دوتا مرغ گرفته آورد قشنگ خورد کرد و شست و همه اش رو اکبر جوجه درست کرد
نگم برات که چه خوشمزه شده بود 🙂
خب عزیزم این یه تیکه کوچلو از بی مدیریتی شون دوتا مرغ رو میتونه حداقل چهار وعده درست کنه باهاش
از قدیم میگن ( ایشدَن آتماز ،دیشدَن آتار )
عزیزانم ❤️ هر چیزی حدی داره ،نه افراط کنیم ،نه تفریط ،نه طوری باشه که از اونور بوم بیوفتیم ،نه از اونور بوم
نه طوری باشه ،که سفت بچسبیم به مالِ دنیا فقط جمع کنیم و جمع کنیم ...و امانت داری کنیم
و استفاده اش رو نبریم
نه طوری باشه که فردا مردم به ریشمون بخنده و شمادت کنه 👌 که تو این سن و سال ...با اون سِمت شغلی ...با ۲۷سال سابقه ...هنوز به چهار چرخ ندارند زیر پاشون
ادامه دارد….👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
توی خانم خونه اصلا نباید منتظر کسی باشی ،کارِ تو چیه که نمیتونی بیوفتی دنبال بچه ات ؟کی مهمتر و عزیز ...
سقف خونه میریزه تو سرشون
شکم آدم رو کسی نمیبینه که
من الان نمیدونم تو دیشب شام دوتا مرغ رو کردی اکبر جوجه و نوش جان کردی 👌
ولی ظاهرت رو قشنگ دارم میبینم که با یه بولیز رنگ و رو رفته و چروک اومدی خونه ی من 😔
با کفش کهنه اومدی که آدم حتی خجالت میکشه جُفت کنه جلوی در که مبادا همسایه ها ببینند
خب عزیزم از پشتِ کوه که نیومدی
یکم هم بد نیست آداب مهمون رفتن رو بلد باشیم ✅
شکم رو نمیگند ،ریخت و پاش رو نمیگند
ظاهر و باطن رو میگند
الان روزهای خوششون
چون نه دختر شوهر داده ،نه پسر دانشگاه رفته ،البته اکه بخوان درس بخونه
شوهرش میگه معصومه میخوام یه وام بردارم سیصد تومن از طرف اداره میدند با چهار درصد
میخوام بگیرم
خواهر همسرم میگه ...نه خیررر لازم نکرده
حقوق زیاده ؟ میخوای بری وام برداری و ماهی فلان قدر اقساط بدی ؟🤦🤦🤦🤦🤦
گفتم که بنویسم به کتاب هزار صفحه ای میشه
چیپس و پفک ها رو آوردم تقسیم کردم بین بچه ها
میگه پس ما چی ؟
میگم مگه خواهر قرار چیپس بخوری ؟ مضر
میگه بیخیال
سه تا چیپس گرفته بود ،یه دونه اش رو گفت بده میبرم خونه میخورم 🤦
تخمه آوردم ...میگه شکمم پُر ولی دوست دارم
میگم باشه استراحت کن بخور عزیزم ❤️
تخمه هارو ریخت تو پلاستیک گذاشت کیفش که میبرم خونه ام
عزیزان من❤️ بحث یه بشقاب تخمه نیست ،خدا سر شاهد
ما کلا اینجور چیزا رو ننگ میدونیم
من خودم پیش همسرم خیلی مراقب هستم که پُر خوری نکنم
غذا رو بذارم تو دهنم،دهنم رو بیشتر باز نمیکنم ،که برای یه خانم صورت خوشی نداره ،که پرخوری کنه 👌 همیشه دهنش کار کنه 👌
موقع غذا کشیدن ،غذای خودم رو کم میکشم ،حتی کمتر از بچه هام ❤️
جایی رفتم شیرینی آوردند،یا یه چیزی اوردند ،فورا نمیخورم ،باز اگه خواستم شروع کنم به خوردم ،تمام نمیکنم ،نصفِ میذارم
میزبان میوه آورد اکه برام ،فقط از چند مدل یه دونه بر میدارم ...به هیچ وجه دومی رو بر نمیدارم
ولی اینا نه هم خودش و هم بچه هاش
پنج رقم میوه ،باشهه از پنج تا هم هر کدومشون باید بردارند
حالا نوش جونشون ❤️ بحث تو خوردنشون نیست
ولی خوبیت نداره ،عزیزان ...منِ مادر این چیزا رو باید به بچه هام یاد بدم
مثلا میبینی غذا رو کشیدند خوردند ...بعد اینکه غذاشون تموم شد ..میخوای سفره رو جمع کنی
مرغ رو بر میدارند خالی ،خالی خوردن
الان تو خونه ی من شاید اشکالی نداشته باشه
و بگه خب خونه ی دایی اش ❤️ولی اینا فردا بخوان برند جایی .بهش چشم میذارند ،و آبروی پدر مادر رو میبرند
یا ازدواج کردند ،جلوی خانواده ی شوهر از این رفتارها کنه چی میگند به آدم ؟ میگه انگار ندیدند ..قبول کنیم که میگند
به آدم چشم میذارند ❤️حالا از شش مدل ،شش رقم رو بر میدارند ...میخوای به بغل دستی بگیری ،دو سه نفر رو رد کردی ،صدا میزنند که فلانی بیار از هلو یکی هم بردارم خوشمزه هستند 🤦
آبروی مردِ خونه رو هم میبرند ،ایشون الحق و النصاف خیلی موذب میشند 👌 یه دونه میوه به زور میخوره
یکی غریبه ببینه ،فکر میکنند این آقای خونه ،حتما کم میذاره که اینا اینطور ،آبرو ریزی میکنند
اون روز میگه پنج مدل ،تُرشی گذاشتم
شش تا بطری اندازه ی نوشابه ،ابلیمو گرفتم
میگم شش تا زیاد نیست ؟
میگه نه تازه کم هم میاد ...بچه های من شربت آبلیمو خیلی درست میکنند
خلاصه که عزیزانم اینجا جمع بندی کنم دیگه چشمام اذیت شد ...غیبت بسته 😂ولی خداییش اینا تجربه هایی هستند که باید ازشون درس بگیریم
برم یکم کارو بار دارم
انشالله در فرصت مناسب میام از عقب میخونم و ریپلایی اگه بود جواب میدم
یکم شلوغم این روزا بازم
مابقی مهمونی هم موند که ...که از خونه گزروندم
هیچی نگرفتم ،به جز یه دونه سس کوچیک مهرام
که ،برای ذرت مکزیکی گرفتم
که براشون ،ذرت مکزیکی درست کنم ✅
عزیزان من ..در آمد بالا درسته خیلی مهم در روند پیشرفت زندگی
ولی خیلی مهمتر از اون اینکه ،مدیریت بلد باشی ✅
برنامه ریزی بلد باشی ✅
الویت بندی بلد باشی ✅
بودجه بندی بلد باشی✅
روز فقط امروز نیست عزیزانم ✅
شرایط همیشه یکسان نیست
سه سال دیگه این آقا بازنشسته بشه ،با یه حقوق بازنشستگی چطور خواهند گزروند
یه دست بشقاب نگرفته برای دخترِ دم بخت ( ۲۲) ساله
یا حداقل یه ده سوت طلا براش گرفته باشه
به نیت جهاز ✅
میگه ول کن بابا ،چرا خودم رو تحت فشار بذارم 🤦
موقع رفتن به خونه ی خودش از فروشگاه ،شرکت برمیدارم
ماهانه پول کم میکنند از حقوق
خب عزیزم تو الان با چهل ملیون نمیتونی اداره کنی زندگیت رو
اون موقع با نصف حقوق چطوری میخوای بگزرونی ؟
عزیزان من خدا به همه عقل داده
این ما هستیم که تصمیم میگیریم چطوری زندگی کنیم ✅
خیلی طولانی شد ببخشید دوستان ❤️
همیشه فکر میکنیم پسانداز یعنی کمکردن از زندگی و چشمپوشی از لذتهای روزمره ✅
اما واقعیت کاملاً برعکس است پسانداز، یعنی احترام به خود، یعنی داشتن قدرت انتخاب، یعنی آمادگی برای روزهای پیشبینی نشده و حتی روزهای پر از فرصت
وقتی یاد میگیریم هر ماه حتی مقدار کوچکی را کنار بگذاریم، نهتنها حساب بانکیمان پر نمیشود، بلکه ذهن و قلبمان هم آرام میگیرد. چرا؟
چون دیگر نگران خریدهای ضروری یا مشکلات غیرمنتظره نیستیم ،یک پسانداز کوچک امروز، فردایی پر از امنیت و آرامش مالی میسازد ✅
پسانداز فقط پول نیست. وقتی توانستیم از درآمدمان بخشی را برای خودمان ذخیره کنیم، در حقیقت یاد گرفتهایم که برای خود و خانواده ارزش قائل شویم ❤️
که برنامهریزی کنیم و قدم به قدم به اهدافمان نزدیک شویم
حتی یک جیب کوچک پول نقد که هر روز در آن میریزیم، میتواند روزی ما را از تصمیمهای اضطراری و عجولانه نجات دهد
بعضیها فکر میکنند پسانداز یعنی زندگی بدون لذت، اما واقعیت این است که وقتی بودجه را درست تقسیم میکنیم، هم لذت میبریم و هم آینده را تضمین میکنیم✅
شاید امروز یک خرید کوچک برای خودت یا خانوادهات صرفهجویی کنی، اما فردا میتوانی برای اهداف بزرگتر سرمایهگذاری کنی سفر، خرید خانه، تحصیل فرزندان یا حتی آرامش مالی در دوران بازنشستگی🌸
پسانداز کردن هنرِ صبر و مدیریت است شاید ابتدا سخت باشد، شاید وسوسه خریدهای بیمورد زیاد باشد
اما وقتی مسیر را ادامه دهیم، خواهیم دید که کوچکترین تلاشها هم جمع میشوند و آینده را میسازند ✅
یادت باشد، پسانداز نکردن امروز، یعنی اضطراب و نگرانی فردا
و پسانداز کوچک امروز، یعنی دلگرمی و امنیت مالی فردا
پس همین امروز، یک قدم کوچک برای پسانداز بردار😍
شاید فقط چند هزار تومان، شاید حتی کمتر؛ اما مطمئن باش، همین قدم کوچک، مسیر آرامش مالی را برایت هموار میکند♥️
سلام بر خوشگلای باکلاس مدیر و مدبر🥰😍😍
دیروز رفتم ۱۷ ملیون بدهی طلافروشی رو تسویه کردم 😍😍
دیدم طلافروش به خاطر روز دختر فروش قسطی با پیش قسط ۲۰ درصد گذاشته
یه گلگوش ونکلیف (نمیدونم شما بهش چی میگین😅)چشمم رو گرفت
به طلافروش گفتم برام حساب کتاب کنه ببینم چقدر باید ماهانه قسط بدم و دیدم که قسطش برام سنگینه
طلافروش به من لطف داره گفت شما مشتری خوش حسابمون هستین اشکال نداره اگه قسطا عقب بیفته و هر وقت هرچقدر پول داشتی بیار😃
اما من دیگه خداحافظی کردم که برم اما لحظه آخر باز برگشتم و توکل بر خدا کردم و گفتم برام فاکتور کنن😍😍😍
به وزن اگرم و ۷۰۰سوت
دستبند و مدالشم از قبل دارم و الان ست شدن😍😍😍
عاااشقشم
بیشترش سهم دوستای خوبم😘😘
بچه ها از خرید از میدون تره بار غافل نشید
من سالها نرفته بودم تره بار و روزانه از سر کوچه خرید میکردم ولی نمیدونستم که خرید از تره بار چقدر به اقتصاد و البته آرامش زندگی کمک میکنه
من قبلا روزانه خرید میکردم و البته گاهی هم مجبور میشدم به همسرم بگم خرید کنه و برام بیاره
فکرکن طفل معصوم باید از اداره میومد بیرون و برای من دو کیلو پیاز میخرید🤷♀️
الان که دو هفته ست خرید کلی میکنم برای هفته واقعا آرامشم بیشتره و با عشق بیشتری غذا میپزم چون همه چی توی خونه دارم😍😍
جمعه که رفتم تره بار نتونستم گوجه بخرم و امروز مجبورا برای سالاد رفتم از سر کوچه گوجه بخرم
یعنی واقعا دهنم باز موند از قیمتا
دقیقا همه چی دوبرابر قیمت تره بار😲
من نمیدونم چطور اینهمه سال اینقدر اشتباهی زندگی کردم و چقدر میتونستم الان در شرایط بهتری باشم
الانم خداروشاکرم که بالاخره یاد گرفتم و کنار شمام و ازتون بیشتر یاد میگیرم برای مدیریت بهتر زندگی😍😍
معصومه جون خدا پدر و مادرت رو بیامرزه و نور و آرامش سهمشون باشه برای داشتن دختری مثل شما که درسته خودت مادر نداشتی اما با همون سن کم تلاش کردی و یاد گرفتی و الان برای خییییلی از زنان ایرانی مادری میکنی و چیزهایی رو بهمون یاد میدی که کسی بهمون نگفته
قدردانتم با تمام قلبم🧡🧡🧡
گفتی سبد سبزی😅🤤🤷♀️
منم ندارم و سبزی با پیش دستی میذارم سر سفره😅🤤🙆♀️
گذاشتم توی لیست خرید نواقص خونه که انشالله بخرم
مرسی ازت برای همه چیز🥰
سلام عزیزم ❤️ سلام مهربانو جان ❤️
چقدر لذت بردم از پستت 😍 از انگیزه ی بالایی که داری ،از تک به تک جمله هات اینو میشه فهمید
طلاها هم کلی مبارکککککک 😍مثلِ همیشه عالی درخشیدی عزیزم ❤️
بهتون، به تک تک اتون افتخار میکنم ❤️
میدونم که با چه سختی این زندگی رو اداره میکنین
که در نوع خودتون بهترین باشین 😍
بابت دعای قشنگت هم ممنونم عزیزم
شما به من لطف داری خانمم ❤️ دعای قشنگت بدرقه ی زندگی خودت باشه عزیزم ❤️
و اما خرید از تره بار ،بلههههه منم موافقم
قدرت پولهای ریز رو دستِ کم نگیریم 😍
پولهای خرد شاید کمارزش بهنظر برسند، اما وقتی کنار هم جمع میشن، کارهای بزرگی میکنن 😍
از هموناست که آخر ماه میفهمی که خرجهای کوچیک چقدر میتونن ،نتیجه بخش باشند
میتوانند جمع بشن و تبدیل به یه احسنت بشند 😍
کمِ کمِ اش همون سبدِ سبزی رو که میتونیم اُکی کنیم ✅قرارمون اینکه در هر موارد عالی باشیم 👌باریکلا بهت عزیزم ❤️ که ششدانگ حواست جمع ❤️
بچه ها همین پساندازهای کوچیک چقدر میتونن نجاتمون بدن و پیشتیبانمون باشند در شرایط سخت زندگی،دست کم نگیریم ✅
ثروت و دارایی از همون پول های ،به نظر بیاهمیت شروع میشه
که اونم از تصمیمهای کوچکِ عاقلانه که میگیریم به دست میاد ✅
همین خرید از تره بار ،گزینه ی عاقلانه ای است ✅خرید از تعاونی
خلاصه که بچه ها پولهای ریز، پایهو اساسِ آرامشهای بزرگ هستند 😍
سلام عزیزدلم صبح زیبات بخیر معصومه جون یه سوالی داشتم ازتون هدف مالی ما خرید خونه هست البته یه خونه ...
سلام به روی ماهت عزیزم ❤️
به به 😍 چه تفکر زیبایی
از اینکه برای خودت هم یه اهدافی تعیین میکنی و چرایی داری برای زندگی 😍
و تلاشت بر اینکه همسرت رو تو ماشین مشکی ببینی ❤️
یعنی واقعا خوش به حال همسرتون که چند هیچ زندگی رو بُرده 😍
بله عزیزم طلای اجرت دار برای دلِ خودمون خوبه که بگیریم و لذتش رو ببریم 😍
برای سرمایه گزاری ،از طلای بدون اجرت ،طلای شکسته ،پارسیان خوبه عزیزم
شما برای اینکه هدفتون رو تیک بزنین ،و بتونین تو یه سال بهش برسین 🌸
یا میتونی همون اول ،وام بگیری و یه جا تبدیل کنی
البته اگه توان اقساط دادنش رو داشته باشین
همون وام دیجی پی هم خوبه تا سقف صد ملیون هم میده
یا همون خرجی خونه رو بریز ویپاد و امتیاز جمع کن وام بگیر
میتونی اکه پیدا کردی قرعه ی شش ماهه هم بذاری
خودِ من با این روش قرعه گذاشتن هر سال ،تونستم چند گرم یه جا طلا بگیرم
به جای اینکه ماه به ماه یک گرم مثلا بگیرم
پول یه جا میاد دستت ،و اینطوری خوبه که یه جا تبدیل کنی
البته میگم به شرط اینکه پنج ماهه ،یا شش ماه باشه قرعه هاتون
امروز صبح صاحب قرعه زنگ زد و گفت قرعه میذارم معصومه خانم میذارین
گفتم چرا که نه عزیزم ♥️با اینکه خودمون گذاشتیم
ولی رَد نکردم گفتم دستِ شما همیشه برامون خیر بوده
پنج شش تومن هم منو بنویس
مثلا دختر عمه ام پونوزده ملیون یه جا نوشت ...میگه من که نمیتونم پول جمع کنم حداقل مجبور بشم قرعه بدم و شاید شانس امون یاری کرد تا سه ماه در اومدیم ،دادم به یه چیزی
شما هم میتونی اگه آدم معتمدی پیدا کردین بذارین باهاشون
و اینکه میتونی اگه طلا زیاد داری بذاری بانک کارگشایی روش وام برداری و بری تبدیل کنی ...
