2777
2789
عنوان

طلاق خواهرانه راهنماییم کنید

89 بازدید | 7 پست

    وقتی ۱۳سالم بود خانوادم منو بهش دادن منم بچه چشم گوش بسته بودم و اصلا نمی شناختمش. گذشت و خانوادش خیلی دخالت دارن و هنوز من با مادر و همه خواهر برادرش زندگی میکنم ولی اتاق و آشپز خونه و امکانات زندگیم جداست.  شوهرم مشکل مالی ندارن ولی بشدت خسیسه.  حتی واسه خرید سوپرمارکت خونه دعوا راه میندازه اگه خودم خرید کنم کتکم میزنه که وسایل الکی گرفتی  وقتی مریض بشم دلسوزی نیست همدم نیست. صبح تا شب وقتی خونست فقط غر میزنه دعوا می‌کنه دست بچه وقتی باهاش بیرون بود پاره شده بود بچم وقتی اومد خونه دستشو نشونم داد و گریه میکرد عوض اینکه بچه رو نوازشی کنه هنوز دعوا میکرد و فحش میدادش بچم بغلم کرد می‌گفت مامان میترسم خیلی دست بزن داره  من اصلا ارزشی توی این خونه ندارم اگه مریض بشیم خودمون مگه بریم دکتر اگه بهش بگیم میگه مگه پول نفت دارم خودتون دو ورق قرص بخورید میگم خب برو دارو بخر بیار میگه مگه ندارید و کلی غرررررر

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اه چندش با طلاق بترسونش

چند سال پیش منو بخاطر خواهرش کتک زد.   عموم با ابجیش ازدواج کرده بخاطر کوچکترین دعواشون حتی اگه ابجیش مقصر باشه ما دعوا داریم رفتم تا پای طلاق ولی بزرگتر نداشتن 

مامانش هی حرف الکی بهش میزنه از طرف خانواده ما. بااینکه دروغه هرچی هم براش اثبات کنم ولی بازم باور نمیکنه منم دیگه از دخالتا خسته شدم  همین دوهفته پیشم ابجیش زنگ زد بهش جلو چشم خودم پر کرد شوهرمو 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز