2777
2789

خانوما اول از همه من شاغلم ساعت ۸ تا ۵ ساعت کاریمه تا برسم خونه ساعت ۶ غروبه از طرفیم شوهرم شب کاری داره اصلا همو نمیبیینم

دوتامونم جونیم من ۲۴ اون ۲۷ 

الان جاریم تن تن میاد تهران کار اداری داره این دفعه قراره چن هفته تهران بمونه خوابگاه ولی پنج شنبه جمعه بیان اینجا از طرفیم من فقط پنج شنبه جمعه میتونم با شوهرم وقت بگذرونم استراحت کنم به خودم برسم 

از اون طرفم اون همیشه درباره رابطه جنسی ایناش با شوهرش گاهی تعریف میکنه که مثلا مادرشوهرم خونه بود یه هفته نتونستیم یا مثلاً مسافرت تنها رفتیم کسیو نبردیم که راحت باشیم و فلان اونم مثل خودم شاغله 

به نظرتون امشب که اومدن غذای ساده بزارم بهش بگم پریودم حالم خوب نبوده یا هر چیزی بعدشم از خستگی کارم بگم و اینکه یه هفتس با شوهرم تنها نبودم که دیگه این یکی دوماهه و هر پنج شنبه جمعه نیاد اینجا 🥴

بخدا عین واقعیته دو هفتس هیچ رابطه ای نداشتیم الانم پریودم پنج شنبه جمعه هام بیان اینجا عملا خواهر برادر میشیم بگم بلکه به خودش بگیره نیاد

کاربری دست دو نفره گلم   من و خواهرم

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

نه بنظرم خیلی زشته

ولی میبینی راحته و زیاد میاد تو ام خودمونی بگیر. با شوهرتم خلوت کن چ مشکلی داره!

انقد بدم میاد یه ساعت تایپ میکنم، جواب نمیدید!🤨🫩لایک نکن جون هرکی دوست داری!😵‍💫 نره غولا هم درخواست ندن🤬🤢. [ هول و... کیست!؟ کسی که نوشتی درخواست نده ولی اینکارو میکنه. درخواستت رو رد میکنم ولی قبلش ده تا فحش نثارت کردم.] هرجا نظر دادم که مخالف نظر شما بود لازم نیست واکنش نشون بدی. بپذیر که همه مطابق میل شما فکر نمیکنند.

بخدا خسته شدم این میاد اون میره من نمیرسم به هیچ کارم کار قبلیم همه مرخصیام پای اومدن فامیل شوهر به خونم رفت نمیتونم جایی مسافرت بیام ماه پیش اومدن گفتم ۲۲ بهمن تعطیلی چن روزه داره شاید مرخصی گرفتم با شوهرم بریم جنوب برگشت گفت عه اون موقعه ما میام تهران کار داریم

کاربری دست دو نفره گلم   من و خواهرم

بگو شرایط ندارم اینهفته عذرخواهی کن

پناه برتو که بی واژه مرا میشنوی♥             خدای من نمیدانم گاهی کجای دنیا گم ات میکنم در هیاهوی بازار … در خستگی هنگام نماز ! در وسوسه های نفس ام… نمیدانم…. اما ، گاهی تو را گم میکنم مثل کودکی که در بازار دستان مهربان مادرش را رها کرده به تماشای عروسکی مشغول است…! بعد میبیند مادرش نیست و هیچ عروسکی او را خوشحال نمیکند…! 💙                      🙏🏻 یَا مَنْ یَکفِی مِنْ کلِّ شَیْ ءٍ وَ لَا یَکفِی مِنْهُ شَیْ ءٌ اکفِنِی مَا أَهَمَّنِی مِمَّا أَنَا فِیهِ بحق محمدٍ و آل محمد صلواتک علیه 🙏🏻              ✅  درمانگر طب سنتی وطب فشاری ام سوالی داشتی خوشحال میشم بتونم کمکت کنم ✅
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792