از رفت و آمدهای زیاد با هاشون خسته نمیشید من بچه های خواهرشوهرم آسایش واسم نمیزارن بد بختی گاراژمون مشترکه با مادرشوهرم راحت در رو باز میکنن میان داخل شما چکار میکنید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ما تو یه کوچه ایم ،اکثرا ما میریم ،اونا خیلی کم میان ،دمشون گرم خیلی تو بچه داری کمکم میکنن،هر وقت کار داشته باشم خودشون میگن بزاری خونه ما
يک روز كه تصورش را نمیكنی،جايی كه در خواب هم نديدهای،لحظهای كه به هيچ چيز فكر نمیکنی،و تازه رها شده ای از بند آرزو،از جانب پروردگار دريافت خواهی كرد ،چيزی فراتر از آنچه در طلبش بودی...