2777
2789

دوسال پیش بچم به دنیا اومد داییم اینا حتی یه تبریک خشک و خالی هم نیومدن با زنش بگن 

بعد چندوقت ما اسباب کشی داشتیم و چون دیروقت تونستیم پول رو از صاحب خونه بگیریم داییم ( نیسان داره) اومده وسایلامون رو برد هرچقدر اصرار کردیم پولشو نگرفت

بعد مدت ها به مامانم گفته بود اره من پول نگرفتم اون بجا کادو بچش

بقیش رو الان میزارم

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم. مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .  طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری. غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم

بعد پارسال شاید ۵ ۶ بار شوهرم داییم با ماشین رفت از میدان بار آورد خونه یا بالعکس برد میدان بار 

پسرش هم مریض بود ما نصف شب پاشدیم رفتیم خونشون بردیمش بیمارستان( داییم خارج از شهر بود) 

الان زنش زایمان کرده مامانم میگه باید بری تبریک بگی  و کادو ببری

منم میگم اون یه بار وسایل ما رو برد همون رو گفت کادو ما که خیلی بیشتر برا اون رفتیم اینم پس کادو

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم. مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .  طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری. غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خب

گذاشتم 

حالا به نظرتون حرف مامانم درسته یا من

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم. مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .  طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری. غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم

اینم بگم دوماه پیش داییم بخاطر اعتقاداتم با من دعوا راه انداخت ( در حالی که اعتقادات یه چیز شخصیه به کسی ربط نداره ولی اون میگه چون من به دین ایمان ندارم تو هم نباید داشته باشی) حالا مامانم میگه هم باید بری آشتی هم تبریک 

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم. مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .  طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری. غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
گذاشتم  حالا به نظرتون حرف مامانم درسته یا من

بنظرم حرف تو درسته.

{در نهایت همه تنهاییم...}   لطفا افراد زیر۲۰سال در تاپیک‌هام که به تجربه نیاز دارن شرکت نکنن و منو هیچ جا ریپلای نکنن ممنونم.

بنظرم حرف تو درسته.

اخه مامانم باز ناراحت شد الان پشت تلفن یکم مونده بود بامن دعوا کنه

خود مامانم خیلی داداش دوسته به طوری که داییم چندوقت پیش زنگ زده بود بهش یه دعوای بد کرده بود هرچی دلش خواست گفته بود ولی این بازم دو روز نشده باهاش آشتی کرد استدلالش هم اینه ما نباید از فک و فامیلمون بگذریم چون اگه این کار رو کنیم شوهراشون بدونن ما با فک و فامیل رابطه نداریم بهمون زور میگن ( میگه فک و فامیل پشت ادمن)

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم. مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .  طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری. غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
اخه مامانم باز ناراحت شد الان پشت تلفن یکم مونده بود بامن دعوا کنه خود مامانم خیلی داداش دوسته به ط ...

منم موافقم که فامیل رو باید نگه داشت اما نه به قیمت هرذ کردن خودت‌


منم به زور مامانم چندسال پیش به زور مامانم برای بچه‌ی ســوم داییم ۵۰تومن کادو بردم(معتقدم بچه اول کادو میخواد)

اونم بعد از چندسااااال برای بچه اول من صدتومن آورد...

(غریبه‌ها دویست به بالا دادن)

اگه به حرف مامان احمقم گوش نمیدادم اینطوری نمیشد.

{در نهایت همه تنهاییم...}   لطفا افراد زیر۲۰سال در تاپیک‌هام که به تجربه نیاز دارن شرکت نکنن و منو هیچ جا ریپلای نکنن ممنونم.

منم موافقم که فامیل رو باید نگه داشت اما نه به قیمت هرذ کردن خودت‌ منم به زور مامانم چندسال پیش ...

من نمیخوام برم به هیچ وجه ولی موندم چجوری به مامانم اینو بفهمونم باز الان منتظره من چیزی بگم دعوا کنه

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم. مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .  طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری. غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم

[QUOTE=325800364]من نمیخوام برم به هیچ وجه ولی موندم چجوری به مامانم اینو بفهمونم باز الان منتظره من چیزی بگم دعوا کن ...[/QUبگو کادوشو گذاشتم پیش کادویی که بهم داده‌ بود.

زن مردمم اختیار ندارم تو هرجا میخوای برو

{در نهایت همه تنهاییم...}   لطفا افراد زیر۲۰سال در تاپیک‌هام که به تجربه نیاز دارن شرکت نکنن و منو هیچ جا ریپلای نکنن ممنونم.

[QUOTE=325800364]من نمیخوام برم به هیچ وجه ولی موندم چجوری به مامانم اینو بفهمونم باز الان منتظره من ...

منم همینو میگم بعدا شوهر آدم نمیگه چرا اونا هیچ وقت برا هیچ چیز ما نمیان تو میری؟؟ ولی مامانم میگه تو باید بری چون اونا مردن جلو زناشون خجالت زده نشن من میگم اتفاقا اونا باید بیان که من جلو شوهرم خجالت نکشم 

چه ها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم. مگر دشمن کند اینها که من با جان خود کردم .  طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری. غلط میگفت خود را کشتم و درمان خود کردم
منم همینو میگم بعدا شوهر آدم نمیگه چرا اونا هیچ وقت برا هیچ چیز ما نمیان تو میری؟؟ ولی مامانم میگه ت ...

بذار مامانت هرچی میخواد نق بزنه

پاتو نذار

ولی زنگ بزن تبریک بگو که به منزله آشتی باشه‌

{در نهایت همه تنهاییم...}   لطفا افراد زیر۲۰سال در تاپیک‌هام که به تجربه نیاز دارن شرکت نکنن و منو هیچ جا ریپلای نکنن ممنونم.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

یک صلوات

elnaz12345 | 10 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز