2777
2789

عمه‌ی منم ی خاطره‌ی بد داره از خوابگاهش...

دوست دارم همین خوابگاه سمیرا قبول شم😂برم فضولی کنم تو خوابگاهش

خدایا🤲🏻تحمل سختی هایش با من  قشنگی آخرش با تو🦋💙

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خوابگاه سمیرا که از نظر من مثل  یه رمان مسخره بود نه تنها ترسناک نبود بلکه آدم باید به عقل مسئولان خوابگاه و خود اون دختره خوابگاهی هم شک میکرد

عضویت 98،،، سه بار تعلیق م کرد بی تربیت.... نی نی یار رو میگم

من یک بار تو خوابگاه بودم خوابگاه ما سوییت بود این سوییت کلا دست هفت نفر بود 

بعد من صبح کلاس نرفتم اون روز حالم خوب نبود خوابیدم 

ما همیشه در و قفل میکردیم 

آقا من درو قفل کردم بعد بچه ها خوابیدم 

صدا کولر تو اتاق بود ولی می‌شنیدم دو نفر دارن حرف میزنن قشنگ حس کردم بچه ها اومدن بین خواب و بیداری یک لحظه صدای خنده نزدیک و حس کردم 

بیدار شدم چشمام و باز کردم ب خودم اومدم گفتم در ک قفل بود 

صداشون زدم دیدم کسی جواب نمیده 

یک اتاق بود اتاق آخر راه داشت ب حمام و دستشویی 

رفتم بیرون گفتم نکنه یکی اومده بیاد وسایل و لبتاپ و ببره از تخت رفتم پایین حالمم بد بود دیدم یکی ب سرعت رفت تو اتاق آخر من یک لحظه سریع برگشتم رفتم سمت در دیدم قفلع سکته کردم فقط بدو رفتم سمت تخت کلید و برداشتم در و باز کردم رفتم بیرون نشستم تا بیان بچه ها 

هیچ موقع یادم نمیره چه استرسی کشیدم ک از سمت در رفتم تا تخت کلید و بیارم و چقدر حالت سکته داشتم 

من رویایی دارم رویای یک رقص بی وقفه از شادی 🤍🌱🕊️
به منم بگید چی شده

ی دختر بوده 

زمانای قبل که بیشتر مردم تو شهر خودشون میرفتن این دانشگاه شهر دور اومده رفته خوابگاه اتاق گرفته*ریحان*

اتاق دروغ نشه ۱۷ دادن بهش اشتباه ۶۷ خونده رفته طبقه‌ی بالا

بعد چند روز ی دختر قشنگ اومده به اسم سمیرا 

ی بار ریحان دوستاشو آورده بوده اتاقش با هم برای امتحان بخونن سمیرا میاد اتاق کلی عصبی میشه و دوستای ریحان میرن به ریحانم میگن این اتاق حس خوبی نمیده و بیا بریم

اون نمیره

بعد ریحان میره رو تخت بخوابه سرشو از زیر پتو در میاره میبینه سمیرا دستاش خیلی دراز شده رفته سمت لامپ و خاموشش کرده سرشم افتاده 

ریحان از ترس خوابش نمی‌بره میره به مسئول خوابگاه میگه پروندشو درمیارن سمیرا صبور چند سال پیش اونجا درس میخونده و بر اثر خفگی تو خوابگاه میمیره ...

خلاصه اون قسمت میگن الآن قفل و زنجیره

البته ریحان مشکوک بوده به سمیرا چون سمیرا صب می‌رفته تا شب نمیومده و ازش درباره‌ی رشته‌ی کامپیوتر میپرسیده نمیدونسته چیزی

سمیرا خودشو ترم بالایی معرفی کرده بوده

خیلی خلاصه گفتم

خدایا🤲🏻تحمل سختی هایش با من  قشنگی آخرش با تو🦋💙
من یک بار تو خوابگاه بودم خوابگاه ما سوییت بود این سوییت کلا دست هفت نفر بود  بعد من صبح کلاس ...

من که سکته رازدم

ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن
لینک تاپیک لطفا

https://www.ninisite.com/discussion/topic/9482837/%DB%8C%D9%87-%D9%85%D8%A7%D8%AC%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8%D8%A7%DA%AF%D9%87-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%DB%8C%D8%A7-%D9%85%DB%8C%D8%AA%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D9%86%DB%8C%D8%A7%DB%8C%D8%AF

خدایا🤲🏻تحمل سختی هایش با من  قشنگی آخرش با تو🦋💙
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز