خود خدا هم گفته سرنوشت قطعی رو هم با دعا عوض میکنه.بعد به حرف اینا انقد اعتقاد دارید که بر اساس اونجهت میدید به زندگیتون.سر صبح اومدم یه سر تو سایت.دو تا تاپیک اینجوری دیدم.حالا فحش بخورمبرمبه کارام برسم.تاسف میخورم مادربزرگم خدا بیامرز نسل قدیم بو ولی انقد اعتقاد نداشت به اینچیزا فکر کنم برگشتید زمان سلیمان
او رفته...ومن مانده ام کافیست؟یا که بیشتر شرح دهم دلیل دیوانگی ام را؟
راضیم شکرخدابرادرمرحومه اماهیچکی جای اون خدابیامرزوبرام پرنمیکه
میبخشی عزیزم، فقط بحث کنجکاویه...
دوستت داشت که ازرواج کرد باهات، یا از اون خانواده ها بودن که مجبور میکنن طرفو به خاطر بچه؟
و اینکه مجرد بود؟
شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
میبخشی عزیزم، فقط بحث کنجکاویه... دوستت داشت که ازرواج کرد باهات، یا از اون خانواده ها بودن که مجبو ...
ن عزیزم من ازخدابیامرزبچه نداشتم،ی بچه ازازدواج اولم دارم ک پیش خودشه، همسرایشونم بعدسالهادرگیری باسرطان فوت شده بودهردوشرایطمون مثل هم بودحالاشایدی غیرتیم این وسط بود ک نخواست من زن غریبه شم ولی میدونم دوسم داره
ن عزیزم من ازخدابیامرزبچه نداشتم،ی بچه ازازدواج اولم دارم ک پیش خودشه، همسرایشونم بعدسالهادرگیری باس ...
انشاءالله خوشبخت بشین...
از بس چیزا عجیب غریب اینجا میشنوم سوال شد برام.
شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی
فدات شم عزیزم راحت باش عجیب نیس خواهرسرنوشت ماهااونقدرتلخ ودردناکه ک حتی تصورشم واسه بعضیاوح ...
تو خیلی قوی هستی و همین ارزشمنده😍
شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی