اسی تک تک چیزایی که گفتی باید دقیق توسط روانشناس موشکافی بشه تا بشه گفت اسمش اختلاله یا سوبرداشت توعه
اول گفتی که به فکر پوله فقط. این یعنی خیلی کار میکنه. یعنی خیلی خسته میشه. اینجا سوالی که هست اینه که ایا شلختگی و تنبلی به علت خستگی هست؟ یا ذاتا همینه؟ یا شاید برای افسردگی باشه
پنهان کاری ذقیقا کجا؟ خیانت کرده؟ درمورد خانواده یا کارش چیزی رو پنهان کرده؟ پنهان کاری داریم تا پنهان کاری
بعد گفتی ترسوعه. دقیقا کجا؟ ایا تو توقع یک مرد شجاع اماده جان فذایی رو داری؟ خب این رویایی هست یکم
درمورد اشغال جمع کنی اینو بگم که من خانمی رو میشناختم همیشه از اشغال جمع کنی شوهرش گله داشت. الان که بزرگ شدم میبینم اونی که توی خونه اونها اشغال جمع کن واقعی بود، خود خانمه بود. به نظرت مردی که اونقدر کار میکنه یادش میاد پیرهن آبی 5 سال پیشش چی شد؟ خودت چرا دور نمیریزی؟
در اخر هم برای پول گفتی. میدونی اسی من زیاد دیدم دور و بر. به یکی کمک کردم بعد رفته سرم آب رسان خریده. دلم براش سوخته مثلا گفتم بهش کمک کنم. بعد خودم سرم آب رسان ندارم اون رفته خریده. با خودم گفتم مگه عقلم کمه اخه؟ چرا باید پولم رو به ادم هایی بدم که واقعا احتیاج ندارن؟ خسیس نیستما. از سواستفاده و احمق فرض کردن بدم میاد. یا مثلا زار میزنه از نداری. میگه میخوام کلیه بفروشم. میره برای دختر 3 ساله اش لباس مارک خارجی میخره 800 هزار تومن. خب این ادم ها محتاج واقعی نیستن. من کار کنم دو دستی به این ادم پول بدم؟ منم یا به خیریه های مطمئن پول میدم. یا برای ادمی که به قول تو رو به مرگ باشه یا به خاک سیاه نشسته باشه. جز این حماقت منه.