غمگین ترین حرف من به تو!

fatemah820

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/05

تعداد پست: 1263

میدونی فهمیدم کراشم خانواده اش خیلی باکلاسن ...بلاکش کردم ب ما نمیخوردن خیلی حس بدیه نه؟؟؟

میدونی من کراشم خانواده ش خوب نیست و من هر کاری کردم بمونه و اون منو به بدترین حالت خورد کرد؟

نه خودخورم ، نه کَس دهم ؛ گَنده کنم به صگ دهم نه نه خودم میخورم کتاااااابببب خوب پیشنهاد بده ، تیکرهدفه

1402/11/02

|

16:12

عضویت: 1402/05/22

تعداد پست: 2597

میدونی فهمیدم کراشم خانواده اش خیلی باکلاسن ...بلاکش کردم ب ما نمیخوردن خیلی حس بدیه نه؟؟؟

میشه آدم در دو سه بار (یعنی در زمان های مختلف)نگاه اونم لحظه ای از کسی خوشش بیاد ؟؟

کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه... خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

1402/11/02

|

16:13

عضویت: 1402/07/02

تعداد پست: 8999

میدونی من کراشم خانواده ش خوب نیست و من هر کاری کردم بمونه و اون منو به بدترین حالت خورد کرد؟

اون منو میخواست ولی نمی‌دونست از چجور خانواده ای هستم اگه میدونیت هیچوقت سمتم نمیومد ما خیلی پایین‌تریم ..برای اینکه غرورم نشکنه خودم تمومش کردم

اگر افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید، نتایج مثبتی به دست می آورید. خدایا. هزاران بار به مو رسوندی ولی نذاشتی پاره شه ی وقتایی هم پاره شد ولی دوباره چسبوندیش .هزاران لبه پرتگاه قرارم دادی ولی لحظه اخر دستمو گرفتی !بارها خسته شدم ،ناامید شدم بریدم ولی باز یه نوری نشونم دادی و امیدوارم‌کردی ..

1402/11/02

|

16:14

عضویت: 1402/07/02

تعداد پست: 8999

میشه آدم در دو سه بار (یعنی در زمان های مختلف)نگاه اونم لحظه ای از کسی خوشش بیاد ؟؟

اره همون بار اولم میشه

.

از کسی خوشت اومده ؟

اگر افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید، نتایج مثبتی به دست می آورید. خدایا. هزاران بار به مو رسوندی ولی نذاشتی پاره شه ی وقتایی هم پاره شد ولی دوباره چسبوندیش .هزاران لبه پرتگاه قرارم دادی ولی لحظه اخر دستمو گرفتی !بارها خسته شدم ،ناامید شدم بریدم ولی باز یه نوری نشونم دادی و امیدوارم‌کردی ..

1402/11/02

|

16:15

عضویت: 1402/05/22

تعداد پست: 2597

اره همون بار اولم میشه . از کسی خوشت اومده ؟

من نه.ببین من ی پسره هس واحد روبرومونه اصلا نمیدونم زن داره یا نه اما اینجایی نیس و برای کار اومده و مستاجره چنبار هم شاید س چار بار(شایدم بیشتر یادم نیست) موقع رفتن مثلا ب داخل اسانسور یهو اومده از اسانسور بیرون دیدمش سلام دادیمو رفتیم یعنی ت رفت امد دیدمش دو سال هم هس تو ساختمون ماست ولی شدیدن سربزیر و مذهبیه همیشه صدای نماز خوندنش صوت قرانش تو اتاق منه.حالا مامانم خواب دیده تو خواب گفتن این پسره مستاجره منو میخاد! تو ساختمونم تنها پسری ک دیدم همینه ک مستاجرم هس بنظرت این امکانش هس ایشون باشه؟

کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه... خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

1402/11/02

|

16:21

عضویت: 1402/07/02

تعداد پست: 8999

من نه.ببین من ی پسره هس واحد روبرومونه اصلا نمیدونم زن داره یا نه اما اینجایی نیس و برای کار اومده و ...

نمیدونم ...منتطر تعبیرش باش 😂😂🫠 اگه اومد یعنی میخوادت توی خواب ک نمیشه گفت 💔😂😂😂😂😂😂

اگر افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید، نتایج مثبتی به دست می آورید. خدایا. هزاران بار به مو رسوندی ولی نذاشتی پاره شه ی وقتایی هم پاره شد ولی دوباره چسبوندیش .هزاران لبه پرتگاه قرارم دادی ولی لحظه اخر دستمو گرفتی !بارها خسته شدم ،ناامید شدم بریدم ولی باز یه نوری نشونم دادی و امیدوارم‌کردی ..

1402/11/02

|

16:26

عضویت: 1402/05/22

تعداد پست: 2597

نمیدونم ...منتطر تعبیرش باش 😂😂🫠 اگه اومد یعنی میخوادت توی خواب ک نمیشه گفت 💔😂😂😂😂😂😂

نمیدونم مامانم خواباش درسته شبی ک مامانم این خواب رو دیده من کلی گریه کرده بودم اون شبش و کلی دعا خونده بودم خیر سرم .چون پسره خیلی مذهبیه میگم شاید خواسته خدا متوجهم کنه😁

کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه... خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

1402/11/02

|

16:29

عضویت: 1402/07/02

تعداد پست: 8999

نمیدونم مامانم خواباش درسته شبی ک مامانم این خواب رو دیده من کلی گریه کرده بودم اون شبش و کلی دعا خو ...

خودت ازش خوشت میاد ؟؟؟

اگر افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید، نتایج مثبتی به دست می آورید. خدایا. هزاران بار به مو رسوندی ولی نذاشتی پاره شه ی وقتایی هم پاره شد ولی دوباره چسبوندیش .هزاران لبه پرتگاه قرارم دادی ولی لحظه اخر دستمو گرفتی !بارها خسته شدم ،ناامید شدم بریدم ولی باز یه نوری نشونم دادی و امیدوارم‌کردی ..

1402/11/02

|

16:30

عضویت: 1402/05/22

تعداد پست: 2597

نمیدونم ...منتطر تعبیرش باش 😂😂🫠 اگه اومد یعنی میخوادت توی خواب ک نمیشه گفت 💔😂😂😂😂😂😂

حالا ت بگو در این حد از دیدن ممکنه پسری از من خوشش بیاد؟؟😌

کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه... خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

1402/11/02

|

16:30

عضویت: 1402/07/02

تعداد پست: 8999

حالا ت بگو در این حد از دیدن ممکنه پسری از من خوشش بیاد؟؟😌

پسر از دختر آره مگه ب عشق در یک نگاه اعتقاد نداری 🫠💔😂

اگر افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید، نتایج مثبتی به دست می آورید. خدایا. هزاران بار به مو رسوندی ولی نذاشتی پاره شه ی وقتایی هم پاره شد ولی دوباره چسبوندیش .هزاران لبه پرتگاه قرارم دادی ولی لحظه اخر دستمو گرفتی !بارها خسته شدم ،ناامید شدم بریدم ولی باز یه نوری نشونم دادی و امیدوارم‌کردی ..

1402/11/02

|

16:31

عضویت: 1402/05/22

تعداد پست: 2597

خودت ازش خوشت میاد ؟؟؟

آره😂متاسفانه فکر منو مشغول کرده اخه من قبلا فک میکردم این زن داره الانم واقعا نمیدونم مجرده یا نه ولی اگه بخاد منم بدم نمیاد چون پسره خیلی خوبیه

کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه... خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

1402/11/02

|

16:32

عضویت: 1402/07/02

تعداد پست: 8999

آره😂متاسفانه فکر منو مشغول کرده اخه من قبلا فک میکردم این زن داره الانم واقعا نمیدونم مجرده یا نه و ...

خب پس زیاد باهاش برخورد داشته باش 😂بعدم یکم پرس و جو کن متاهله هست یا مجرد!!! چند سالته

اگر افکار منفی را با افکار مثبت جایگزین کنید، نتایج مثبتی به دست می آورید. خدایا. هزاران بار به مو رسوندی ولی نذاشتی پاره شه ی وقتایی هم پاره شد ولی دوباره چسبوندیش .هزاران لبه پرتگاه قرارم دادی ولی لحظه اخر دستمو گرفتی !بارها خسته شدم ،ناامید شدم بریدم ولی باز یه نوری نشونم دادی و امیدوارم‌کردی ..

1402/11/02

|

16:34

عضویت: 1402/05/22

تعداد پست: 2597

پسر از دختر آره مگه ب عشق در یک نگاه اعتقاد نداری 🫠💔😂

اخه طفل معصوم سرش ب زیر بود تو همون رفت و امد هم میدونی چون مذهبی هس منم نگاه نمکنم ک موذب نشه حالا نمی دونم نگا کرده یا ن ولی آخرین بار تو اسانسور با هم بودیم ازم پرسید دختر آقای فلانی هستی منم گفتم بله🙂

کاربر خانوم هستم.من عاشق پسر مذهبیه واحد روبرویمون شدم صداش همش تو اتاقمه دارم دیووونه میشم...سه سال هست که تو ساختمون ما دو تا پسر از شهر دیگه برای کار آمدن و زندگی میکنن و دیوار اتاق این پسر با دیوار اتاق من مشترکه، تویه طول سه سال تمام خنده هاشو صحبتاشو تلفناشو رازو نیازاشو و نماز خوندناشو نماز شباشو و حتی گریه هاشو (موقع رازو نیاز و خوندن دعا)شنیدم و خیلی وقتها ک شروع به صوت قرآن میکنن من اینور دیوار دست از کارم بر میداشتم و به صوت قران ایشون گوش میدادم و میگفتم خوشبحال همسرشون(مطمعن شدم مجرد هستند) من ایشونو ندیده بودم تا اینکه پارسال بارها ایشونو دیدم و دلم رفت و الان درگیرش شدم من جز توکل کاری از دستم بر نمیاد ،من در ماه ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ کربلا روزیم شد و اونجا از آقا خواستم یا فراموششون کنم یا اگر به صلاحه این پسر رو به من ببخشه که مطمعناً قَدرش خواهم دونست در غیر اینصورت بهش همسری بده که قَدرشو بدونه... خیلی ها ازم پرسیدن به کجا رسید این عشق یک طرفه! (مرسی از پیگیریتون) پسر همسایمون اسمش آقا حامد هست.عزیزان از آقا حامد رفتارهای مثبت زیادی دیدم از پارسال تا امسال نمتونم بازش کنم چون طولانی هست ولی در نهایت پسر همسایمون من رو خیلی نامحسوس نشون مادرش داده الانم رفته شهرشون و خبری نیست ازش حالا نمیدونم باز هم میبینمش یا نه! و خبری هم از خواستگاری نیست 💔🥺شاید مادرش خوشش نیومده و هزارتا شاید دیگر... یک صلوات برای آرامشم و حاجتم مهمونم میکنید عزیزان؟؟؟🌹مچکرم🙏

1402/11/02

|

16:36