سلام بچه ها من یه دختر ناز و سرزبون دار دارم که سه سال و نمیشه و تموم دنیای بابامه و بابام توقع داره که حداقل هر دو هفته یه بار یکی دو روز ی دخترم خونه بابامینا بمونه اما شوهرم خیلی با منت اجازه میده و بابامم که احساسیه چندین بار گریه کرده ..ایا من حق دارم از دست شوهرم ناراحت باشم...دیشب رو از ناراحتی نخوابیدم ..شوهر من کلا یکطرفه کار میکنه و مامان و بابام هم ازش راضی نیستن..شوهرم کلا هر چی به نفع خانوادش باشه همون کار رو میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
البته ميتوني يه كاري هم كني كه بچه ات هي بهونه بگيره ميخواد بره پيش پدرت مثلا اونجا ميره هي شكلات و جيزهايي كه دوست داره بهش بدن از اون طريق وابسته بشه
به نظرمن دلیلی نداره دختر شما تواین سن خونه کسی بمونه تنها حتی پدر بزرگش برید پیششون اما شب باید باشما برگردخونه من نمیدونم اخلاق همسرتون چجوری اما من خودم اجازه نمیدم دلیلی نداره بچه خونه کسی تنهاحتی پدر بزرگ بمونه
راستش منم نمیپسندم که بچه چند روز در هفته جایی غیر از خونه بخوابه...حتی اگه شده هر روز هم ببر پدرت ببینش یا ایشون بیاد خونه شما ولی نزار بخوابه چون عادت میکنه..حالا یه کم بزرگتر که شد اگه خودش دلش خواست تفریحی چند وقتی یه بار خونه پدربزرگ مادربزرگش باشه اشکالی نداره
داماد خانواده شوهر من هم اینجوریه زیاد دوست ندارم بچه اش با خانواده زن ارتباط بگیرم و لی نمیدونه خدا وجود داره و همچین بین این بچه و خانواده زن محبت ایجاد میکنه که یه زمانی دیگه بچه رو نمیتونه محروم کنه و خود بچه برای دیدن آنها بال بال میزنه