چرا با وجود ازدواج ، عشق قبلی فراموش نمیشه + جواب

به نظرم اگه حواس مون به خاصیت فریبندگی خاطرات گذشته نباشه میتونیم حسابی بهشون بچسبیم و به اشتباه تصور کنیم همه اون چیزی که تو خاطراتمون جا خوش کرده واقعی هستن در حالیکه حقیقت میتونه چیز دیگه ای باشه به عنوان مثال شما ممکنه با هر بار یادآوری حیاط خوشگل منزل پدر بزرگتون دلتون لک بزنه به تجربه مجدد اون روزها در حالیکه اون روزهای که شما دلتنگش هستید در واقعیت ممکنه همون روزهای باشن که پدرتون بیکار بوده مشکل مالی باعث اختلاف پدر و مادرتون شده و شما اون روزها شدیدا تحت تنش بودید ولی حافظه تون همه رو پاک میکنه و اون عصر دل انگیزی و بازی با آقاجونتون کنار شمعدونیهای قرمز تو باغچه رو نگه میداره

متوجه شدید که چطور مغز بواسطه نوستالژی خاطرات رو هرس و پلشتی ها رو سرکوب میکنه؟ نوستالژی چیزیه که اگه حواسمون به قدرتش نباشه تا به خودمون بیاییم می ببینیم که تو چنگالش گیر افتادیم خاطرات ما از آدمها هم همینطوره ممکنه لحظات سیاه و آزاردهنده از تجربه معاشرت با بعضی از آدمها تو مغزمون حذف و لحظات رنگی و ملوس ازشون حفظ میشن

حالا با این مقدمه برگردیم به پرسش شما...

وقتی مسخ خاطرات گذشته راجع به اون آدم شدید همه اون دلایلی که باعث شد اون همه احساس رو بذارید و راهتون رو برای همیشه ازش کج کنید و برید پی زندگی رو یادآوری کنید هیچکدوم از اون دلایل منطقی که جدایی رو به شما تحمیل کرد. رو از دامنه دیدتون حذف نکنید با هر بار یادآوری خاطرات اون روزهای شیرین همه اون خاطرات زمخت و آزاردهنده

رو هم اجازه بدید حضور داشته باشن حله؟

ادامه دارد ...

حالا بریم سراغ نکته دوم درسته همه اون احساسات خاص از معاشرت با اون آدم خاص لحظات خاصی رو برای شما رقم زده ولی قرار نیست تا ابد تجربه اون احساسات به حضور دوباره اون آدم خاص وابسته باشه از اونجائیکه یک طرف این معادله، خود شما هستی بنابراین کافیه از خودتون بپرسید که چطور میتونید اون جنس از احساسات رو دوباره الان در زندگی فعلی تون بازآفرینی کنید؟

ادامه دارد ...

راستی یادتون هست که این زندگی سراسر معامله و بده بستونه؟ یادتون که نرفته روزگار خیلی وقتها ما رو سر دو راهی قرار میده و وادارمون میکنه با انتخاب یک گزینه روی بقیه گزینه ها پا بذاریم؟ پس عجیب نیست که گاهی بترسیم که شاید اشتباه کردیم و اگر گزینه دیگه ای رو انتخاب کرده بودیم سرنوشت بهتری برامون رقم میخورد.

اما هر کدوم از این گزینه ها فارغ از درست یا غلط بودنشون صرفا مسیر «متفاوتی پیش روی ما میذاره که گذر از هر کدومشون تجربه های منحصر به خودش رو رقم میزنه پس نه درست و غلطی وجود داره و نه متاسفانه راهی برای آگاه شدن از تجربه مسیرهای انتخاب نکرده پس گیر کردن تو گزینه های از دست رفته نه تنها هیچ مزیتی نداره بلکه صرفا ما رو از دیدن واقعیتهای امروز زندگیمون و لذت بردن از مسیری طی شده دور میکنه

ادامه دارد 

مواجه شدن با واقعیت پیش رو و پذیرش اون با تموم وجود تنها راه خلاصی از دلتنگی برای گذشته است چون کمک مون میکنه بتونیم به داشته های امروزمون با همون اشتیاقی عشق بورزیم که به خیالات و فانتزیهای گذشته عشق می ورزیم. در غیر این صورت هیچوقت زور واقعیت به یه تصویر خیالی و ایده آل سازی شده نمی رسه به عبارت بهتر تا وقتی شما به این تصویر بی نقص عشق از دست رفته زندگی تون بچسبید معلومه که زندگی مشترک شما با همسر فعلی تون هرگز به گرد پاشم نمیرسه

پس اگر میخواید زندگی مشترک تون رو حفظ کنید و دل تون نمیخواد به همسرتون صدمه بزنید صرف ارتباط نداشتن با اون آدم کافی نیست مهم اینه که کیفیت رابطه امروزتون رو هیچوقت در مقایسه با خاطرات گذشته تون که به واسطه دلتنگی بی نقص تر از واقعیتش به نظر میرسن ارزیابی نکنی

تمام 

شما هنوز تجربه روابط جدید تر رو نداشتید عجله نکن 

خواهش میکنم 🙏