این روزا پوچم خیلی حالم بده برا فرار از استرس افکار خودکشی گرفتم دوبار هم اقدام کردم حالم بده همه راه ها برا من بستن حتی نمیتونم دیگه درس بخونم و هر دو بار خودکشی من به خاطر این بود که چون وقتی میخوام درس بخونم و شروع کنم خوندن حمله پنیک بهم دست میده و هرچقدر هم مقاومت کنم آخرش خودمو میمیبازم نه دوستی دارم نه رفیقی نه جایی میتونم برم تنهایینه کسی بام میاد خونمون مو متشنج داره ۲ ساله سعی میکنم دیپلم بگیرم نمیتونم و تجدید میشم دلم پره با ۲۰ سال سن بی عرضه ترین آدم هستم دیکه هیچی برا من لذت بهش نیست شبا قبل خواب تلقین نیکنم که تو خواب ایست قلبی کردم این روزا قلبم تیر میکشه و سینه سمت چپم شدیدا درد میگیره برم بیرون هم حسی ندارم برام انگار واقعی نیست ی حیوون رو میبینم حس میکنم واقعی نیست حتی کتاب معمولی نمیتونم بخونم ی پیام کوچیک رو چند بار تکرار میکنم یالا بتونم منظور واقعیش رد بفهمم یا بیشتر کلمات رو اشتباه میخونم مثلا تغییر رو دکتر میخونم تمرکزم صفر شده قبلا اینطور نبودم اما دو ساله اینطور شدم امسال شدید شدع دلم داره میترکه