مسافر کارواش

بابام اسنپ کار می کنه، دیشب مسافر زنگ زده با اسم سید حسن قصاب، شمال‌غرب تهران، یه کارواش بوده، بعد دوتا تبعه اومده، یکیش گفته این دوست من رو برسون میدون حسن آباد... کرایه رو هم نقد داده،... دوستش که نشسته، تا حسن آباد، پشت سر هم زنگ می زده به افرادی و می‌گفته :.. خدا با ماست... خدا با ماست... دوباره زنگ میزده یکی دیگه، دوکلمه حرف میزدن، باز می گفته.. خدا با ماست..... بابام میگه کامل عین داعشی هاحرف می‌زد...توي نیم ساعت با بیست نفر تماس گرفته، آخرش هم گفته می خوام برم شهریار، منو برسون... که بابام میگه اینجا نزدیک خونمه وباید برگردم... حالا ظهر، تلویزیون عکس داعشی رو گذاشته میگه شناسایی کنید.. یه جا نوشته بود، هشت هزار داعشی از زندان افغانستان، آزاد شدن، اومدن ایران... میگم چقدر الکی، ایران پر از اتباع تروریست شد، اونا که بهشون کار میدن، مقصرن...