2777
2789

الان ساعت ۱۱ شبه هنوز از خونه مادر نسبتا محترمشون بر نگشتن واسه انجام کاری رفت 

جالبه ک من برنامه هام بهم زدم واسه کار اونا 

خودشون همه برنامه هاشون سر جاشه رفتن بیرون گشتن ساعت ۹ شب زنگ زدن یالا بیا کار مارو انجام بده فردا هم میخوایم بریم فلان جا تفریح همین الان باید بیای 

منم ۲ ساعته تنها نشستم خونه 

حالم بهم میخوره ازشون

ن همسر من چون پدرش فوت شده ومادرشون ازدواج کرده کلا کارب کار هم ندارن 

دیدی چند وقت پراز ناامیدی میشی. بعد یه دفعه یه خوشحالی میاد تو دلت (اون خداست...) ........ وقتی در تاپیکی شرکت میکنم  لطفا زیر من ریپ نزن اصلا خوشم نمیاد.. چون  پیام من برای صاحب تاپیک هست ن توی هرنخود آش 😏... اصلا از آدمایی یهو میپرن ب ادم خوشم نمیاد.. سعی کن وقتی بامن صحبت میکنی حدتو نگه داری 🌷

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

سلام. بله شوهر من الان پیش خانواده اش هست. 

اوایل ک سنم کم بود مث شما فکر میکردم الان ۳۴ سالمه و دو تا بچه دارم پذیرفتم اخلاق شوهرم اینجوریه و درکش میکنم اصلا هم ناراحت نمیشم. 

کاربری قبلیمaglaonema.خانم معلم؛ مامان یک دختر و پسر ناز  
شوهر من بیگاری میده به رفیقاش 

چقد بلا نسبت خرن این مرداااا 

اونروز رفتیم خونشون واسه انجام همین کار ب خودشون حتی زحمت ندادن پیچ و وسایل حاضر کنن ک میریم کارشون انجام بده انگار شوهر من تعمیر کاره همه چی باید ببره با خودش

کارش نصفه موند برگشتیم 

دیروز میخواست بره کارشونو انجام بده دستور دادن نیستیم نیا 

امروز ساعت ۹ شب زنگ زده دستور میده بیا 


دقیقاً

فردا مهمونی دعوتیم یه ساعت پیش زنگ زده میگه باباش گفته بیا بریم روستاشون که باغشون کار دارن 

خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم


برای نی نی دار شدن همه بی نی نی ها ومن دعا کنین  درزمین عشقی نیست که زمینت نزند،آسمان را دریاب
دقیقاً فردا مهمونی دعوتیم یه ساعت پیش زنگ زده میگه باباش گفته بیا بریم روستاشون که باغشون کار دارن& ...

برادرشوهرم هم دارم ولی اونا اصلا نمیرن هیچ وقت 

فقط شوهر من باید عملگی کنه درحالی که برای عروسی من یه ریال هم خرج نکردن و عروسیمو به هم زدن

برای نی نی دار شدن همه بی نی نی ها ومن دعا کنین  درزمین عشقی نیست که زمینت نزند،آسمان را دریاب
سلام. بله شوهر من الان پیش خانواده اش هست.  اوایل ک سنم کم بود مث شما فکر میکردم الان ۳۴ سالمه ...

نه من ناراحت میشم چون ذره ای ارزش قائل نیستن واسه ما 

ادم نوکر بگیره مزد بده بهش ی تشکر میکنه اخر سر 

اینا اون کارم نمیکنن 

اونروزی خونشون ی کم یه قاشق کوچیک الوچه خوردم خیلی خوشم اومد چند روز پیش حرفش شد 

شوهرم ب مادرش گفت اگ داری ۲ قاشق بده بخوریم 

برگشت گفت نمیدونم کجا گذاشتم 

حالا بعدا میریزم تو فسنجون میخورین 

حالم بهم خورد ازش 

زنیکه اشغال گدا صفت 

مگه یذره الوچه ادمو میکشه 

اونوقت ببین واسه دختر و دامادش چیکااااااار ک نمیکنه اگ بگم کم مونده زیر دامادش هم بشوره خدا شاهده اغراق نکردم

نه من ناراحت میشم چون ذره ای ارزش قائل نیستن واسه ما  ادم نوکر بگیره مزد بده بهش ی تشکر میکنه ...

فرق گذاشتن خیلی بده

مگه دختر با پسر چه فرقی داره

داماد با عروس چه فرقی داره

برادرشوهرم هم دارم ولی اونا اصلا نمیرن هیچ وقت  فقط شوهر من باید عملگی کنه درحالی که برای عروس ...

تو باز عروسی گرفتی من حتی عروس هم نگرفتم سرویس طلا ظریف و هرچی طلا هم داشتم فروختم گذاشتیم ی خونه ۵۰ متری پایین شهر خریدیم خداا رو شاهد میگیرم نمیدونی چ بلایی سر ما اوردن کاری کردن ب جا خوشحالی خون گریه میکردیم 

فرق گذاشتن خیلی بده مگه دختر با پسر چه فرقی داره داماد با عروس چه فرقی داره

انقد دلم پره نمیدونی خواهرر 

تا حالا چندین باار سر اینکه از داماداش دفاع کنه حوری با شوهرم حرف زده ک نمیدونی و نپرس !!! 

واس اینکه مث سگ از دختراش میترسه انقد سلیطه هستن 

ولی شوهر من گردنشو خم کرده میگه بیاید سوار شید 

تف کنن تو صورتش هم چیزی نمیگه 

منم این وسط شدم پاسوز این خنگ

انقد دلم پره نمیدونی خواهرر  تا حالا چندین باار سر اینکه از داماداش دفاع کنه حوری با شوهرم حرف ...

مطمئن باش نتیجه کارهاشون رو میبینن

فقط بسپار به خدا

من رو هر چقدر اذیت کردن جلو چشم خودم سرشون اومد

الان یکم آدم شدن

منم دیگه کمتر اهمیت میدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792