۱۲ روزه زایمان کردم یک هفته اولش اصلا شیر نداشتم بعدش که شیرم اومد دخترم سینمو نگرفت چون شیشه بهش داده بودم. الان شیرخشک میخوره🥲 وقتی هم گریه میکنه اصلا نمیتونم آرومش کنم. انگار ن انگار من مادرشم. نه شیرمو خورد نه با من آروم میشه. بچه های شمام همین طوری بودن؟؟ واقعا غصه دارم🥺🥺
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
دقیقا دخترم همین طوره ۱۲ روزشه شیشه رو با دستش میگیره، سینمو میگیرم سمتش خودشو به خواب میزنه
الان بنظرت آزار دهنده میاد چون خیلی بهت وابسته نیست وقتی بزرگتر میشه تازه متوجه میشی چقد با بقیه بچه ها فرق داره..پسر من خودش از وقتی پا گرفت میرفت متکاشو میآورد ومیخوابید حتی من میذاشتم رو پام میرفت پایین رو زمین میخوابید. الان چهارسالشه همه کارهاش رو میکنه پسر دومم دوسالشه حتی به این هم کمک میکنه.انشالله صد و بیست سالگیش رو ببینی اینطور بچه ها خیلی خوبن
دقیقا دخترم همین طوره ۱۲ روزشه شیشه رو با دستش میگیره، سینمو میگیرم سمتش خودشو به خواب میزنه
😂😂😂😂ای جان خدا حفظش کنه
فیلمیه برا خودش
بچه منم شیرمو نمیخورد ولی من مقاومت کردم با زور دادم که اشتباه کردم، کمتر از یکماهش بود شیرمو نمیخورد گریه میکرد داداشم الکی سیب خورد شده برد سمت دهنش گفت شاید سیب میخواد واقعنی سیب و گرفت 😶😶ازش گرفتیم یک ساعت داشت گریه میکرد واقعا سیب میخواست😂😂😂
دقیقا دخترم همین طوره ۱۲ روزشه شیشه رو با دستش میگیره، سینمو میگیرم سمتش خودشو به خواب میزنه
چون شیرخوردن با شیشه خیلی راحت تره تا شیرخوردن از سینه مادر.با شیشه یکمککوتاه کلی شیرمیاد تودهنش..عادت کنه دیکه دلش نمیخواد شیرمادر بخوره.اگ شیرداری حیفه که شیرخودتو ندی. اوایل یکم سرسختی میکنه که نخوره. ولی باید صبر وحوصله کنی. که توی بغلت با ارامش بخوره
پسر اولی من از بی تجربگی اون اوایل سینه روب زور میگرفت ولی خب نه اینک نگیره اما شیر نداشتم بهش بدم فکر میکردم دلدرد داره چقد گریه میکرد بچم تا اینک بردم دکتر گفت از گرسنگیه شیر نداری شیر خشک بده بهش یکم تا کمکی داخل سرنگ بهش میدادم اروم میشد ولی خودم غذاهای شیر اور. و قطرع خوردم تا شیر اومد دیک بهش شیر خشک ندادم با شیر دوش میدوختم میریختم تو سرنگ گاهی بهش میدادم هم سینم شیر میومد هم بچه عادت نمیکرد ب شیشه ینی سرنگ پیشنهاد خود بیمارستان بود
خانوم علی آقا..👩❤️👨. مامان دوتا گل پسر آرمان، آریا👨👩👦👦