2777
2789

از اهالی ساختمون ما هیچ کس بچه کوچیک نداره بجز یه واحد با اینکه دو طبقه پایین تر از ما هستن سر و صدای بچش کل ساختمونو برداشته

باید ببخشید مثل اسب بدو بدو و سر و صدا میکنه

شوهر محترمشون هم که رفتن بالا پشت بوم بالاسر ما تعمیرات و بکوب بکوب راه انداخته

منم سردرد میگرنی دارم که داره دردش شروع میشه

میخوام برا بار اول کتبی و یکم رسمی تذکر بدم بزنم رو در خونشون که اگه بعدا نتیجه نداد طور دیگه برخورد کنم🫠


evolving=درحال تکامل

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم بچه رو کا نمیشه دست و پاش رو بست گناه اون بیچاره ها چیه که همسایه های دیگه بچه ندارن ،اونم دو طبقه پایین تر از شما هستن فکر کنم شما یکم زیادی حساس هستید ،اگر واقعا انقدر اذیتتون میکنه نامه نگاری نمیخواد که بهشون حضوری و دوستانه تذکر بدید بگید بچه هارو یکم کنترل کنید صداشون باعث اذیت ماست حتما مراعات میکنن

دوست خوبم لطفا درخواست دوستی ندهید متشکرم 

اسی زمانی که خودت بچه دار شدی میفهمی که واقعا نمیشه بچه های این زمونه رو کنترل کرد . باور کن گاهی مادرا کم میارن و واقعا نمیتونن کاری کنن 

مجرد بودم طبقه پنجمیم همیشه صدای جیغ و داد خودش و بچش میومد و من همیشه میگفتم زهرمار چطور عرضه نداره بچشو جمع کنه . الان با دوتا بچه کوچیک کاملا درکش میکنم که اون بدبخت اون موقعه چی میکشید

بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد  وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی ست

فقط امروز نیست همیشه تحمل میکردیم

میدونم عزیزم بهشون دوستانه بگید تا کنترل کنن بچه هارو ،گاهی میبینی بچه ها واقعا قابل کنترل نیستن من روزی صدبار به دخترام میگم آروم،یواش ،همسایه داره زندگی میکنه ،همسایه داره استراحت میکنه ،البته خدایی تا بحال تو این ۶ سال هیچ همسایه ای حتی تذکر هم بهمون نداده نمیدونم صداشون نمیره خونه همسایه یا همسایه ها بزرگواری میکنن 

دوست خوبم لطفا درخواست دوستی ندهید متشکرم 
اسی زمانی که خودت بچه دار شدی میفهمی که واقعا نمیشه بچه های این زمونه رو کنترل کرد . باور کن گاهی ما ...

خب درسته بچست ولی خب ما هم حق داریم 🥲

evolving=درحال تکامل
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  4 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  3 ساعت پیش