دلم شکسته.... از تصمیم اشتباهی که گرفتم... اشتباه تر اینکه بچه آوردم...
دیروز با مامانم حرف میزدم گفتم دیگه خسته شدم... از این زندگی که مثل غریبه ام برا شوهرم... اصلا دوستم نداره هیچ توجهی نداره.... هیچ چیزم براش مهم نیست... تو شهر غربت دیوانه شدم عصبی شدم... بدون امکانات بدون کسی که براش ارزش داشته باشم....هر روز دعوا هر روز دعوا به خاطر اینکه کوچکترین چیزارو میخوام و انجام نمیده....
ب نظر شما چقکار کنم؟؟؟