هر جور شده زندگیمو نگه داشتم ...خیانتاشو بخشیدم بارها
فقط به خاطر اینکه آب تو دل پسرم تکون نخوره ....
اعتیاد پیدا کرد به قرص چند بار ...کنارش موندم و پاش ایستادم ..........
از من راضی نیست
ده ساله داریم زندگی میکنیم ...همش گیر میده خواهرت این رفتارو کرد
مامانت اینو گفت هزار بار بهش بهش گفتم همه رو بیخیال اصلا رابطمو کم میکنم قطع میکنم من و تو مهمیم
ولی ده سالللالا هر بار همه اشتباهای منو و خانوادمو به روم میاره
چقدر کتکم میزد و به دل نمیگرفتم و میبخشیدم
حالا واقعا فکر میکنم این زندگی رو نمیشه ادامه داد
ولی جیگر ررررررررررررم خونه برای پسر ۴ سالمخوننننننن