سلام
خانما من با ی اقایی دوستم چن ماهی میشه
خیلی همه چی اوکیه از همه نظر قصدمونم ازدواجه فقط معطل منه ب دلایلی گفتم چن ماه دیگ اقدام کنه
حالا امشب حرف از نیاز و اینا زد من قبول نکردم گف منو درک کن
گفتم بمونه واسه بعد ازوواج میگ وقتی هدفمون ازدواجه چ الان چ اون موقع
منم قبول نکردم میگ پس تو جدی نیستی و قهر کرد
ن اونجور قهری ولی خب معلومه یجوری شد
بنظرتون چیکار کنم این دومین باره مطرحش میکنه
بار اول گف خونه بگیرم فقط در حد لب الانم میگف تا تو نخوای هیچ اتفاقی نمیوفته