2777
2789

حالا که همه چی تقریبا خوب شده شوهرم مثل سابق شده فقط با خانوادم قهره 

خانوادش هم بهتر شدن

تمام حرف هایی که بهم زده تمام اصرارش برای طلاق همه چی یه لحظه هم از ذهنم پاک نمیشه

خیلی تو فکر انتقامم اما خب از من برنمیاد

طلاق هم فکر نمی‌کنم طاقت یه بحث و جدل دیگه رو داشته باشم

اما هر حرف عاشقانه ای که شوهرم میزنه تمام اون چند ماه اذیتش میاد جلوی چشمم خیلی زیاد ازش کینه دارم

نمیدونم چیکار کنم

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به موقع چیزایی که میخواستی یا انتظارت می رفت رو ابراز نکردی

تبدیل شده به خشم

               " از آن ها که تسلایشان می دادم                 ‌‌‌‌‌                                غمگین تر بودم ..."

من هم این طور بودم تا اینکه یه بزرگی گفت براش نماز استغفار بخون آب رو آتیش بود 

انجام بده توکل بر خدا حالم خیلی بهتر شد انگار گشایشی هم برای خودم هم  بود 

ماه رجب هست و درهای رحمت خداوند بازه توکل بر خدا 

یا قاهر العدو یا والی الولی یا مظهر العجائب یا مرتضی علی ع

منم یه دعوا شدید این مدلی با شوهرم داشتم ولی زندگی رو دوباره شروع کردیم و خیلی سعی کرد از دلم دربیاره، و بچه اومد و اینا...باز بهتر شدم یکم یادم رفته...زمان باعث میشه کمرنگ تر شه

من هم این طور بودم تا اینکه یه بزرگی گفت براش نماز استغفار بخون آب رو آتیش بود  انجام بده توکل ...

چطوریه نیتش چیه شوهره من کلی کینه گرفته از اول ازدواجمون تا حالا از خانوادم خداییشم اکثرش بیخوده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  9 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  8 ساعت پیش