اول اینکه از لحاظ گفتاری بیشتر روی خودت کار کن تا بتونی حرفهای قشنگ رو همون وقتی که موقعش هست بهش بگی،
چون اون رامِ زبان و محبت هست،با گلایه و نق زدن حالش رو بد نکن و حوصله ش رو سر نبر چون عملا فایده ای هم برات نداره جز اینکه اون فاصله بگیره و نا امید بشه و جای دیگه ای پناه ببره ...
سعی کن همون مدتیو که تو خونه و پیشت هست کاری کنی بهش خوش بگذره.
تو میخوای کاری کنی که انگار تو تمام دنیا کسی نیست و فقط شما دوتا تو یک جزیره دارید زندگی میکنید !
بله این خیلی قشنگه اما نه برای شوهرت چون اون حرف زدن رو دوست داره و همینطور معاشرت رو،پس برنامه برای معاشرت هاش بچین ولی با اونهاییکه به بودن باهاشون تمایل داره،
ببین عزیز دلم خداوند بیخود و بی جهت آدمهای مختلف با ذات های متفاوت رو کنار هم قرار نمیده،خودت دانایی میدونی دارم درباره ی چی صحبت میکنم،خدا شما دو نفر رو کنار هم گذاشت تا همو کامل کنید،وگرنه تا حالا حتما جدا شده بودید.یه جاهایی شوهرت باید برات الگویی باشه تا به تکامل برسی و یه جاهایی تو هستی که روی اون اثر میذاری برای اینکه آدم بهتری بشه!
اینطوری نیست که قرار باشه توپ تو زمین تو باشه خیلی وقت ها هم این تو هستی که باید روی کمال خودت فکر کنی و کاری کنی!