شعر جدیدمه این سر اغازشه 👇
به نام خدا آغاز می کنیم کار را
تا که مقصودش رسانیم بار را
هر چه بی نام خدا آغاز گشت
مشتی از درد و الم آواز گشت
عشق چون در سینه ها بیدار شد
عقل مرد و جسم و جان بیمار شد
زین مرض ها عافیت ها شد شروع
بعد از آن ذات اله کرده است طلوع
در جان و به عقل و بر وجود
در رکوع و در دعا ، اندر سجود
گر رسیدی در جهان جز بر خدا
کن به حال پست خویش هر دم دعا
نیست غیر از آن مقصودی صحیح
غیر از آن شر و پلید است و قبیح
مرو هرگز تو پی نامحرمان
غیر از آن نامحرم اند اندر جهان
گر که خواهی حور ، شرابی یا بهشت
نیست این مقصود ذات پاک سرشت
خود حجاب است دوزخ یا جنان
دل به عشق او بباشد آن جوان
گر که مقصودی نباشد در عمل
گر که نیست بنده را چندی امل
نیست او را مگر عشق بندگی
وی بیابد لذت پایندگی