سلام به همگی، من خسته شدم دیگه از مامانم اصلا اصلااا از دستش حریم خصوصی ندارم با اینکه 25 سالمه تو همه کارام دخالت میکنه همه چیمو مدام چک میکنه نمیتونم از دستش یچیزی قائم کنم آدم بلخره یه سری حریم های خصوصیم داره، کسیم هست مثل من باشه واقعا دیگه آرامش ندارن حتی پولم نمیتونم از دستش قائم کنم همه چیو پیدا میکنه نمیتونم حتی لاک بزنم یا آرایش کنم چپ چپ نگام میکنه
😔
من که ماه به ماه خانوادمو نمیبینم هعی دلم مخواس بهم گیر بدن
یه تاپیک دیدم خانمه با دوتا بچه تا ساعت ۳عصر میخوابید
میگفت بچه هام میرن طبقه بالا پیش مادرم
اونوقت من مجرد حق ندارم تا ۱۰ بخوابم
امروز عصر یکم خوابیدم اونم چون پریودم و حال روحیم داغون
انقد نق زد ک حد نداش
دقیقا درک میکنم ولی راه حلی نداره😂
مامان من بیشتر از فضولی بیعقله
تا اشک آدمو در نیاره دلش آروم نمیشه
ومن ...
تنها باهاش زندگی میکنم کشته منو
مامان منم تا ۱۷ ۱۸ سالگی اینجوری بود اونم بخاطر خودم گیر میدادن محدودیت میذاشتن الان دیگ کاری ندارم باهام، چون اعتماد دارن میشناسن چجوریم حتما قبلا مامانت ازت ی چیزی دیده یا شنیده نمیخاد ب بیراهه بری من اینطور فک میکنم یا حساسه
درکت میکنم شرایط من خیلی بدتر از تو بود خداروشکر ازدواج کردم راحت شدم
انشالله شما بزودی ازدواج کنی
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
