میاد قبلا خیلی شاکی شدم خودش میگفت آماده شو امشب برم بیرون
ولی وقتی ی مدت میگذره و من برمیگردم خونه خودمون پدر مادرش بهش دستور میدن دیگ نبره منو
مادرشم هروقت من هستم پافشاری میکنه ک این بره باشگاه چون هزینه کرده
ولی من نیستم شوهرم بیکار میشینه ت خونه با مادرش گپ و گفت میکنن