سلام دوستان
اگه تایپیک قبلی منو ببینید متوجه میشید که چقدددددرر استرس و نگرانی داشتم
دیشب خوب نخوابیدم،
از صبح هم مدام دلشوره و استرس و نگرانی و...
همش میگفتم وای چقدر درد میکشم الان...
ولی الان که تازه از مطب اومدم تا تنور داغه میخوام براتون تعریف کنم.
نیم ساعت قبل از تایمم یه شیاف گذاشتم و یه ژلوفن خوردم.
با ترس و لرز رفتم
گفت بخواب روی تخت،
خوابیدم و به اون خانمه گفتم بامن مهربون باش..😅😅
خانم خوش اخلاقی هم بود.
گفت نگران نباش
هرلحظه منتظر این بودم که دادم بره بالا.
یه عالمه دم و دستگاه اورد که استرسم بدترشد
توکل کردم بخدا....من که تا اینجا اومده بودم....
دستگاه هارو نمیدونم به چه شکل وارد کرد، چون نمیدیدم چیزی..
دردش مثل درد معاینه بود در حد ۵ ثانیه
بعدش گفت تکون نخور،
ماده حاجب رو وارد کرد و رفت بیرون که عکس بگیره..
چندبار ماده رو تزریق کرد چون گفت یکم گرفتگی داره لوله هات
حدود ۲۰ دقیقه طول کشید و دردش در حد یه دلپیچه ساده بود
حتی کمتر از درد پریود
خیلی هم کم طول کشید...
بعدم دستگاه هارو برداشت و گفت پاشو.
از قبل یکم شربت عسل و گلاب درست کرده بودم،
اونو خوردم و پاشدم
و تمام...
خواستم اینجا بهتون بگم اگه قراره عکس رنگی بگیرید پشت گوش نندازید
حتما هم جای معتبر برید که کاربلد باشن
برای منم دعا کنید مادر بشم به سلامتی❤️❤️❤️..