پس‌انداز

والله من پس انداز اینجوری رو نمیپسندم

ادم از جون و روانش مایه بذاره که چی

ادم سرویس میگیره بچه راحت تو سرما گرما بره بیاد اگه قراره اسیر اتوبوس و پیاده روی بشه خوب پیاده ببره دیگه 

خرجا اضافه رو کم میکنم اگه چیزی لازم نداشته باشم الکی نمیخرم خودمون سوپر مارکت داریم تنقلات بچه ها از اونجا میارن پولی که شوهرم صبحا میده برا خرج روزانه چون تنقلات وخرید روزانه مون رو از مغازه میاریم اونو پس میندازم ولی خب در حد هر ماه طلا نمیشه ولی از وقتی عروسی کردیم با شوهرم تونستیم هم یه قطعه زمین بخریم هم یه سوپرمارکت بزنیم 

ولی همه بهم میگن خسیسی خودم که میگم خسیس نیستم دستم جمعه دیگه نمیدونم

مثلا من وقتی با جاریم یاخواهرم میریم خرید خیلی خریدام کمتر از اونا میشه یا چیزی که گرون میگه نمیخرم میگردم ارزون ترشو گیر میارم یا مثلا لباس دارم برا عروسی که نوعه دیگه درقید این نیستم بگم چون چند بار پوشیدم دیگه نمیپوشمش در عوض پولش رو پس میندازم تا الانم به نظر خودم خوب پیشرفت داشتم یا مثلا با جاریم باهم بچه اوردیم اون شیر خشک داد من شیر خودمو اون همش مای بیبی میکرد من یه سالگی گرفتمش اون تا بچه اش سرفه ساده ای کنه سریع میبرش دکتر و هزینه اضافی ولی من تا واقعا شدید مریض نباشه نمیبرمش خودم تو خونه هواشو دارم انوقت درامد اون از ما بیشتر زودتر هم عروسی کردن نصف ما پیشرفت نداشتن

این یه نصحیت از طرف من به همه است الگو زندگیمم اینجوریه اگه تو دست خودتو باز بزاری تا مثلا بقیه بگن مثلا وای چه لباس گرونی پوشیده یا مثلا فلان اساس زندگیتو عوض کنی که بقیه حرس زندگیتو بخورن در اصل اونی که بعدا حرس میخوره خودتی دیگران شاید اون لحظه حسرت بخورن ولی اونا یادشون میره تو میمونی یه زندگی که پیرم شدی هیچ کاری نکردی موندی با یه حقوق بازنشستگی پس تا میتونی دستت رو جمع کن ولی به جاش لذت هم ببر نه اینکه بخوای از دنیا بزنی فقط هر چیز رو به جاش بخرانوقت میبینی چقد پیش رفتی

اصلا شرمندگی رو بزاریم کنار وظیفه ماست بچه اوردیم باید شغل داشته باشه باید بتونه روپای خودش باشه باید یه سرمایه پشتش باشه اگه خواست درس بخونه براش هزینه کنی نخواست هم شغل ازاد هم هزینه میخاد