2777
2789

جاریم باهاشونه 

دختر داییشونم‌‌ هست 

بعد ۲۲ سال زندگی دو ساله قهره باهاشون 

اوایل من رفته بودم میگفت ما رابطمون عالیه و‌این حرفا منم کلا شنونده بودم باهاش و‌چیزی نمیگفتم‌‌ الان دیگه میگه‌نه اصلا خوب نبودیم و این حرفا کلا نزدیکی مشکل می یاره حتی با مادر خودتم 

من تازه ۹ ماهه اومدم پیش مادرشوهرم ،اوایل انتظار داشت هر روز سر بزنم یه دوبار تیمه انداخت ،شوهرم رفت نکشو قیچی کرد الان دیگه هر موقع وقت کنم میرم شاید هفته ایی یکی دوبار ،هیچکاریم براش نمیکنم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اصلا یه جا زندگی کردن خوب نیس آدم استقلال نداره راحت نیست 

همیشه سریکی هس ک تو زندگیت باشه بیای اعتراض هم کنی میگن خونه مفت میشینی ناشکری😏😏😏😏

دنبال کسی باش ک دنبال تو باشداینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش❤️

من قطع رابطه ام نگید چ حرفا تو خونه پدرشوهر باشی و قطع رابطه 

بله جانم اونقد تو زندگیمون دخالت کردن دستی دستی تا پا طلاق رفتیم پدرشوهرم خیلی مرد خوبیه اون میاد خونمون همیشه ولی من اصلا بالا نمیرم حتی تو مجالس هم که همه دعوت میشیم جدا جدا میریم شوهرمم واقعا سرش به سنگ خورد اونقد عذابم دادن قلبم داغون شده اعصابم نمی‌کشه اصلا خدا ازشون نگذره پدر شوهرم نمیزاره بریم گفتم آرامش و آسایش منو فراهم کن منم اسباب کشی نمیکنم الان دهن همه رو گل گرفته البته دور چشم پدر شوهرم باز تز میدن ولی مهم نیست

کاربری دست منو خواهرمه🫡

من يك ساله عروسى كردم خونمون داره ساخته ميشه انشالله 

تو اين يك سال توقع دارن من هر كارى براشون انجام بدم ،هر مهمونى مياد بيام پذيرايى كنم ،كل روز رو پيش پدر شوهر مادر شوهر پيرم بشينم و به حرفاشون گوش بدم 

يعنى نيم ساعت برم تو واحد خودم پدر شوهرم صدا ميزنه 

شوهرم كه شب ميومد خونه ،پدر شوهرم منو صدا ميزد هى حرف و حرف ،تا ساعت ميشد ١٢ و نيم ،يك ميومدم ميديدم شوهرم خوابه 

مادر شوهرم هوومه ،اگه شوهرم به من كوچيكترين توجهى كنه حالش بد ميشه ،و خلاصه خيلى چيزاى ديگه 

پدر شوهر و مادر شوهرم نميگم بدجنس بودن ولى خوب باعث ناراحتى منم خيلى ميشدن خيلى با شوهرم دعوام ميشد 

حالا بعد از يك سال ،سعى كردم فاصله بگيرم و زياد نرم 

خيلى خيلى مقابله كردم واقعا روانم رو بهم ريختن ،منم روان شوهرمو بهم ريختم خيلى زندگى سختى داشتم 

يعنى كسى تا تو اين شرايط نباشه درك نميكنه

مرسی عزیزم حتما انجام میدم ، اخه من در مقابل انتظاراتشون چیکار کنم؟ انجام میدم خودم ناراحت میشم انجا ...

شوهرت بايد پشتت باشه 

١٠٠١ يا ودود بخون به خوراكى هاى خونت فوت كن هر هفته اين كار رو كن ،انشالله شوهرت منطق پيدا كنه 

به خدا من نميخوام اصلا به پدر و مادرش بى احترامى ،بى توجهى كنه ولى دلم ميخواد براى زندگى شخصى خودمون هم ارزش قائل بشه مثل همه آدما 

خداروشکر کنید مستاجر نیستید  قدر بدونید  کاش مادرشوهر منم یه خونه داشت میداد مجانی میشست ...

هیچچچچچچچچوققققققت نمیتونین درک کنین 

چون جای اونها نیستین

اگه باشین مث من و شوهرم که همیشه میگیم کاش میرفتیم مستاجری ولی نون توی خون خودمون نمیزدیم 

خداروشکراون دوران گذشت ولی ازخاطرپاک نمیشه

تااونجانباشی نمیتونی خودتوجای طرف بذاری

واقعا درکتون میکنم اونایی که پیش مادرشوهربودین

اونایی هم که میتونین فقط جداشین از اونجا تاطعم زندگی روبچشین

کم بخورین کم بپوشین ولی آزادباشین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز