دیگه از اون به بعد خیلی خیلی کمتر شد یعنی به اون دوران فکر میکنم حالم بد میشه
دعوا هم سر چیز دیگه بود که من رفتم قهر ،قرار بود آشتی کنیم،گفتم رفت و آمد ها کم بشه از این به بعد شوهرم قبول نکردو قهر ادامه پیدا کرد، بعد که اومدن خیر سرشون جلوی همه ی خانواده و بزرگتر ها گفتم من دلم نمیخواد یکسره بیایم خونتون
اینجور آدما تا تا جلوی همه ضایع نشن زبون خوش نمیفهمن