2777
2789

من که به شوهرم گفتم نظرت چیه کیک بگیریم ببریم برا مامانت  گفت نه

بعد به شوخی گفت دوتا عسل خریدم اونا رو ببریم هم برا مامان تو هم مامان من  بعدشم خندید


منم دیگه هیچی نگفتم اما شب شوهرم منو برد گزاشت خونه مامانم اینا  گاهی شبا برای اینکه تنها نشم میرم خونه شون  ولی شوهرم یبار نگفت دست خالی نرو 

حالا خبر ندارم خودش خونه مامانش رفته یا نه

 
فکرتون درگیر این چیزا نکن بیخیال باش چون خودت اذیت میشی

اره واقعا

اصلا شوهرم تا حالا زنگ نزده به مامانم یا بابام مناسبت ها رو تبریک بگه  اما من به مامانش زنگ میزدم. دیدم شوهرم نمیزنه ، بهش گفتم دیگه زنگ نمیزنم منم به مامانت

 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اره واقعا اصلا شوهرم تا حالا زنگ نزده به مامانم یا بابام مناسبت ها رو تبریک بگه  اما من به مام ...

نباید بهش بگی باید در عمل همون کارو انجام بدی تا متوجه بشه.   وقتی یه کاری را آدم میگ این نشانه ضعفه

مم خودم حواسم هست به مناسبتا .دیگه شوهرم نمیگه

چون من گفتم نظرت چیه برا مامانت کیک بگیریم  توقع داشتم اونم برا مامان من بگه کیک یا شیرینی چیزی بخریم

هرسال خودم به فکر بودم و یه چیزی میخریدم از قبل

 
همه چیو ازهمه احترام میخاد ایرادای همه رومیگه هرچی تو دلشه میگه ادم موفقی هم هست همه از ترسشون ازش ا ...

مادرشوهر خود منم همه چیو میگه. حرف نگه نمیداره ولی موفق هم نیست ربطی نداره. اتفاقا من اصلا ازش ترسی ندارم  با جرات حرفمم بهش میزنم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز