من یکی از فانتزیام های شدیدم اینه که یه شهر دور دانشگاه قبول بشم و در حین دانشجویی با یکی از پسرای اون شهر ازدواج کنم نمیدونم این فانتزی از کجا در میاد ولی بدجور تو کف این هستم😂😂😂
بدترین قسمتش اینه که نمیدونم کدوم شهر باید برم که فانتزیم تبدیل به واقعیت بشه برای خودتونم متاسف باشین😂😂
شما هم از فانتزی هاتون بگین
منم این توذهتم بود ولی تحمل خوابگاهشو ندارم
برم تهران دانشگاه دور از شهر زیبای خودم یه رشته توپ
چند سالته😅😂
منم وقتی ۱۸ سالم بود دقیقا یه همچین فانتزی داشتم
منتها با استاد دانشگاه😂
مردم برا فانتزیت عالی🤣🤣🤣
فانتزی نیست ی ارزوی قشنگه . فانازی به ی چیز دیگه در ی کار دیگه میگن عزیزم
😐🤝🏻رمان زیاد میخونی
واسه رمانه
فانتزی من این بود ک همزمان ۳ تا خواستگار برام بیاد و بخاطر من دعواشون بشه
ک هیچ وقت نشد 😄😄😄😁
انشاءالله به حق امام حسین توکلت بخدا باشه عزیزم
من اگه فانتزیمو بگم فکر می‌کنین دیوونم.🙄
مهم نیست ی شهر دیگه باشی تو دانشگاه هم از شهر های مختلف پسر است ک ب این فانتزی برسی
