دبیرستان بودم خیلی زیاد برام اتفاق میفتاد
با اینکه محجبه بودم و چادری ولی یه کم تپل بودم اون زمان
و یهویی یه موتوری رد میشد و انچنان محکم میکوبید که حالم بد میشد همون وقت و لرزه میفتاد تو جونم و گریه میفتادم
نمیدونم چه مرگشون بود الان باز جو بهتر شده
مردا چشم و دلشون سیرتره
الهی شکر منم لاغرتر شدم و چند ساله دیگه ندیدم و نشنیدم این جور موارد رو