اکسم همیشه بهم حس ناکافی بودن داد و همیشه حالمو بد کرد تو بدترین شرایط زندگیم
بعدا سر یه جریاناتی حسادتش برانگیخته شد (بخاطر اینکه تو زندگیم به موفقیت رسیدم) و بهم خیانت کرد و تو بدترین حالت بعد ۵ سال دوستی ولم کرد تو آخرین قرار انقد گریه کردم اصن براش مهم نبود ولم کرد رف منم تنها موندم تو محل قرار
۶ ماه بعدش با التماس برگشت و الان نزدیک یکساله هی پیام میده هرچند من تحویلش نمیگیرم
ازش متنفرم ولی اون خیلی بهم عشق میورزه بااینکه من اصن اوکی نیستم باش و بهش حس خوب نمیدم ولی یجور رفتار میکنه تو این یکسال انگار کشته مردمه😐
هرچقدم بهش بتوپم باز برمیگرده سمتم
نمیدونم چطور دکش کنم
از ی طرفم انقد دل رحمم که دوس ندارم کسیو برنجونم چون حال خودم بدتر بد میشه و بخودم حس بدی پیدا میکنم
حس خنثی دارم بهش حتی خودشو با آب زمزم بشوره نمیتونم اوکی باشم باهاش