2777
2789

سلام خانوما

من یه خریدی داشتم از ابادان، ب مقصد یکی از شهرای خوزستان

اما الان توی کد رهگیریم نوشته شده که عودت شد گیرنده شناسایی نشد حتی از ابادان هم خارج نشده بنظرتون من از کجا پیگیری کنم؟

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اگه شماره پستچی رو نذاشته بنظرم برو‌ پست

اخه یه شهر دیگه ست 

من چجوری برم 

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
با کارت ملیت برو اداره پست

اخه یه شهر دیگه ست

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
اخه یه شهر دیگه ست  من چجوری برم

مگه برای تو نیاوردن؟ بالاخره یه گیرنده داره بگو گیرنده بره

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40
یه صلوات برای سلامتی نی نیم میفرستین لطفاً 🌷🙏 تیکر تولد یک سالگی همین نی نی 🤭😍
مگه برای تو نیاوردن؟ بالاخره یه گیرنده داره بگو گیرنده بره

نه کلا نوشته عودت داده شد 

حتی از خرمشهر خارج نشده

من پیام دادم الان ب ارسال کنندش ببینم چرااینجوریه

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
پس صبر کن تا برگشت بخوره مبدا

چقد ب فروشنده گفتم برام با تیپاکس بفرست ، گفت نه ما با پست میفرستیم

اینم نتیجه ش اه 

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
این الان از اهواز رفته خرمشهر و رفته دست نامه رسان ینی تو خرمشهر زندگی‌نمیکنی؟؟؟

ببین فروشگاه خرمشهر بوده ینی مبدا، رفته اهواز بسته ی من

بعد باز برگشته خرمشهر، و نوشته شده گیرنده شناسایی نشد

من ماهشهرم 

ادرس دقیق و کامل هم دادم  


درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
ببین فروشگاه خرمشهر بوده ینی مبدا، رفته اهواز بسته ی من بعد باز برگشته خرمشهر، و نوشته شده گیرنده ش ...

خب پس حتما حتما باید به فروشنده جریانو بگی با کد رهگیری و شماره سفارشو اینا

باید دوباره برات ارسالش کنه به ادرسه شاید ادرسو درست ننوشته

خب پس حتما حتما باید به فروشنده جریانو بگی با کد رهگیری و شماره سفارشو اینا باید دوباره برات ارسالش ...

الان من قسمت اطلاعات میرم مقصدو زده ماهشهر و اسمم درست زده

نمیدونم چرا اینجوری شده 

درزندگی من،عزیزی با رفتنش، شوق تمام امدن ها را تا ابد از من گرفت-نمیتونم وانمود کنم هیچ اتفاقی نیفتاده، وقتی بخش بزرگی از زندگیم به یه دلتنگی عمیق تبدیل شده، آدما قصه عاشقانه خودشون رو دارن که برای نوشتنش همه کار کردن، کی می‌دونه هر کدوم از ما برای دلبسته کردن اونیکی چقدر تلاش کرده، کی می‌دونه کدوم یکی از ما قلبش اول لرزیده؟ کی می‌دونه چند بار از شنیدن اسممون با صدای همدیگه دلمون ریخته؟ ما یه روز به خودمون اومدیم و دیدیم یه چیزایی بینمون عوض شده، حالا دلمون تند تند برای همدیگه تنگ میشه، بارون که میزنه بیشتر بهم فکر میکنیم، پاییز که میاد یه جور دیگه ای دیوونه هم میشیم.کی می‌دونه اولین باری که حس کردیم همدیگه رو دوست داریم چند شب نخوابیدیم؟ کی میدونه توی اولین دیدار چند ثانیه به هم خیره شدیم و پلک نزدیم، ‌کی می‌دونه کی زیر قولمون زدیم و همدیگه رو فراموش کردیم.من نمیدونم کجایی و روزات رو چطور سر میکنی، نمیدونم دلت برای کی تنگ میشه و با چه خاطراتی زندگی میکنی، اما میدونم که یه قصه عاشقانه همیشه عاشقانه ست، حتی اگه آدماش باهم غریبه شده باشن.چشمت رو ببند و گوش کن! یکی بود یکی نبود، ما یه روزی عاشق هم بودیم.به من می‌گه بجنگ! کجای من به سربازها می‌خوره؟ آدم که جنگجو نیست، برای همه‌چیز بجنگه. آدم، آدمه. بغل نشه، پوست تنش از غم تجزیه می‌شه.غرق شدن تایتانیک برای خرچنگهای زنده ای که تو آشپزخونه ی کشتی بودن یه معجزه بود، همون قدر محال ... همون قدر غیر ممکن ...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

گذشته همسرم

00yas | 48 ثانیه پیش

دل نوشته

توسکاnu | 1 دقیقه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز