من هفت ماه عروسی کردم ،شوهرم تو مغازه پدریش کار میکرد با داداش کوچیکترش بعد خواهر برادرش گفتن چون از مغازه چیزی به ما نمیدین بیایین بیرون میخوایم اجارش بدیم مغازه دوچرخه فروشی چیز انچنای هم درنمیورد که بخوان به اونا هم چیزی بدن الان اونو اجاره دادن کرایه نفری ۳ میگیرن،شوهرمم رفته اسنپ کار میکنه همش میگه اونا منو از کارم بیرون کردن بفروشن سهممو بدن ولی خب اونا کار خودشونو دارن و نمیخوان بفروشن فقط میخواستن این اونجا کار نکنه ،منم هی دلداریش میدم ولی واقعا شرایط سخته دلشو به کار نمیده نهایت روزی چهارصد درمیاره که بیشترشو میده بنزین سیگار و قهوه اومدنی خونه هم یه ماستو نوشابه ای چیزی نه به من خرجی میده نه تو خونه چیزه زیادی داریم ،یه عادت گند دیگه هم داشت که فقط پول دستی میگرفت بیشتر طلاهامو دادم به بدهیاش حالا قول داده قرض نگیره ،ولی خرجی نمیده من تو این مدت نه اریشگاهی رفتم نه لباسی خریدم میگن زن خرج داره ارج داره ولی بدون پول من چجوری خرج کنم یلدایی پدرم سکه گرمی بهم دادن تو گوگلش دیدم سرچ کرده قیمت سکه گرمی نمیدونم چیکار کنم از دستش
تا وقتی تو بهش کمک کنی نه تلاش میکنه نه عادت قرض گرفتنش رو ترک میکنه. دیگه طلا پول سکه هیچی بهش نده. هرچی هم لازم داری لیست کن بگو اینا رو لازم دارم اگه گفت پول ندارم بگو پس باید بری سرکار چون اینا همهشون لازمه. اصلا توقعت رو کم نکن که همین رویه رو ادامه میده
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
دلت را بتکان ٫اشتباهاتت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند فقط از لابه لای اشتباه هایت یک تجربه را بکش بیرون قاب کن و بزن به دیوار دلت ٫اشتباه کردن ،اشتباه نیست ٫در اشتباه ماندن اشتباه است
ففط بگو چیکار کنن این بی خاصیت یادش بیافته لنگ هزار بودیم باباش نداد
دیگه شوهرت خودش باید بفهمه من با خانوادهش بعد عروسیم دعوام شد کمک نکردن که هیچ کادوها رو هم گرفتن واسه خودشون. دیگه خانوادهش دیدن من دست روی آبروشون گذاشتم و ممکنه آبروشون بره خودشونو کشیدن کنار از طرفی هم خیلی با شوهرم حرف زدم که الویت اولت زندگی خودمون باشه
عزبزم اون مغازه سهم ارث همه هست نمي تونه فقط سوهرت ازش استفاده كنه شوهرت خودش بايد به فكر باشه الان اون مستاجر داره كرايه ميده پس جطور در مياره تقصير خانواده نيست هر كسي بوذ همين كار و ميكرد مگرن اينكه سهم بقيه رو بدي اگه در نمي اورد پس بهتره اومد بيرون شوهرت متاسفانه بي مسوليت هست
بعد عروسی ما رو پاگشا دعوت کردن اونجا از اول تا آخر جلوی همه مهموناشون انقدر سر سنگین بودم که همه فهمیدن ناراحتم مادرشوهرم خیلی حرص خورد خیلی روی آبروش جلوی خانواده شوهرش حساسه. دیگه فهمید اگه بخواد اذیتم کنه اذیتشون میکنم. هم اینکه میترسه من جدا شم دیگه کوتاه اومد