مامانم بهم میگه بی مصرف
داری اکسیژن هدر میدی
بیشعوری
وقتی ناراحتم و گریه میکنم بابام میگه اشک تمساح میریزی و چندین وقت اشکامو میزنه تو سرم
اگه نمره ام بالا ۱۶ شد که هیچی
اگه نه که باید ساعت ۹ شب بزارنم جلو در
یه وقتایی بهشون حق میدم ازم ناامید شن ولی وقتی فک میکنم میبینم میتونن به جا داد و بیداد بهم کمک کنن ازین چاهی که توش افتادم دربیام
عزیزم این جو افتضاحی که میگی و کاملااااا درک میکنم واسه منم همیشه بود هم از دوران مدرسم هم الان با بهونه و داستات های دیگه.
ینی فقط بخاطر همین میزاری تحقیر کنن؟
واقعا این ارزش داره؟
بلند خیلی قوی خودت و بهشون ثابت کن
ثابت کن ک تونستی
ک وقتی میبیننت باورشون نشه این تویی ک ی روزی تحقیرت میکردن
منم مث تو بودم با ثابت کردن خودم خیلیا رو منظورم فامیله
شکست دادم
این حرفایی که راجع بهت میزنن حقیقت نداره عزیزم
خیلی از پدر و مادرا چون زخم خوردن ناخواسته به بچه ها هم زخم میزنن
اونا فکر میکنن این رفتارشون محبت به تو هست
نمیدونن که چقدر ممکنه اذیت بشی
خودتو هیچ وقت کم ندون و سعی کن روی عزت نفست کار کنی قشنگم
داغ دلمو تازه نکن
متاسفم برا خانوادت
خانوادت همه جوره از تو ناامیدن پس هر کاری دلت میخواد بکن
الان وسط امتحاناس
دوباره دارم هی گند میزنم چون ذهنم درگیر یه چیز چرته و حالم زیاد اوکی نی. ۴ تا امتحان دادم دوباره چند وقت دیگه کارنامه ام رو میگیرن و وای به حالم. از همین الان بابام میاد بهم میگه روزشماری میکنم‌کارنامه ات رو بگیرم . تو خفه شی و ما حرف بزنیم
خانواده ای که طرز فکرش از همون اول اینجوری بود بچم نمره ی کم گرفت تحقیرش کنم عمرا بتونی تغییر بدی تنها کاری که میتونی بکنی کار کردن رو خودته فقط خودت.
هم اعتماد به نفست هم اینکه خودتو به بیخیالی بزن تا واقعا بیخیال بشی.
