میخواستم از متن های آماده استفاده کنم برای تبریک تولدت اما..
طبق معمول آنی تصمیم گرفتم همه چیو تغییر بدم و همین کارم کردم😌متن نتی سرد و بی روح رو دلیت کردم چون دلم میخواست خودم از عمیق ترین نقطه ی قلبم اونجا که مهر و محبتت رو یادآوره کلمات رو عاریه بگیرم و برات بنویسم میدونم مثل نوشته های گوگل ممکنه خیلی پرآب و تاب نباشه اما
میگن "چیزی ک از دل برآید لاجرم بر دل نشیند"...
یاد اون روزایی ک تازه باهات آشنا شده بودم افتادم لبخندی رو لبام نشست هیچ وقت فکرش رو نمیکردم دوستیمون انقدر پایدار و عمیق بشه
اوایل با صحبت راجع ب ی تجربه ی مشترک شروع کردیم حرف زدیم و حرف زدیم چندین ماه از صبح تا ظهر و حتی شب باهم سرگرم بودیم تا این ک من "مادر" شدم
تا این ک تو "عروس" شدی
هردوتامون مسئولیت های سنگینی رو عهده دار شدیم و همین باعث شد درگیر روزمرگی ها و مسائل مربوط به اين مهم یعنی"خانواده"بشیم و همین باعث بشه کمتر از قبل با هم تعامل لفظی داشته باشیم میگم تعامل لفظی چون تو دلم هنوز حضورت پررنگه حتی پررنگ تر از قبل چون تو ذهنم مدااااام حرفات چهره ی قشنگت همه و همه مرور میشه
اونقدر عمیق تو افکارم جا داری که اسم دی ماه ک میاد ناخودآگاه ب یادت میفتم
هرجا هستی امیدوارم خنده هات از ته دل باشه و چشای قشنگت جز برای خنده های از ته دل و خوشی های بی پایان؛ تر نشه
خواهر کوچولوی دی ماهی من
تارای قشنگ من
تولدت هزاران بار مبارک باشه یکی یدونم
بودنت مستدام تا همیشه...
امیدوارم امسال سال رسیدن ب آرزوهای قشنگت باشه و یکی از قشنگ ترین سال های عمرت رو تجربه کنی
❤️عمیقا دوستت دارم
بمونی برام❤️
