سلام عزیزم من تازه نامزد کردم بدون اطلاع خانوادم با نامزدم زندگی میکنم
هم اینجا کار میکنم هم درس میخونم
۶ ماهی خوابگاه بودم
نامزدم کارش تو خونه هست و از صبح تا شب کار هنری انجام میده و منم یا بیرونم یا درس میخونم
متأسفانه در آمدی نداره پدرش کمکش میکنه میگه شاید این کارم باعث در آمد بشه
هر چی کار میکنم تو خونه خرج میکنم این مهم نیستاا
ولی وقتی میرم خونه اینقدر خسته ام
بلند میشم ظرف هارو میشورم و
شامی درست میکنم غذا برای چند روز تمیز یا مرتب میکنم
وقتی میرم خونه حس میکنم کلفتم حتی یک چای درست نمیکنه
دیشب رفتم خرید کردم خیلیی خسته بودم
حتی نیامد بگه کمک میخوای
نیامد یه چای درست کنه بهش گفتم من تا لحظه ایی که هستم کار های خونه رو انجام میدم
ولی یه انتظاری دارم ازش میرسم خونه یه چای آماده کنه
حس کنم واقعاا بهم اهمیت میده